صفحه ٢٧٠

در روى زمين، دريايى به جز اقيانوس كبير نيست، اين ادعا مورد پذيرش عقلا قرار مى‌گيرد؛ چون همراه با مصحح قابل قبولى است و آن عظمت و بزرگى اقيانوس كبير است. باتوجه به اين نكته در مى‌يابيم كه در نظر سعدى خدمت به خلق از جايگاه برترى از ساير عبادات برخوردار است، تا آنجا كه او ادعاى انحصار عبادت در خدمت به خلق را دارد.
6ـ متصوّفه عبادت را تنها توجّه قلبى به خداوند مى‌شناسند و آن را بيگانه با رفتار ظاهرى و اشكال ظاهرى مى‌دانند. حتى عده‌اى از آن‌ها از انجام عباداتى از قبيل نماز، روزه و حج كه در شرع مقدّس واجب شده‌اند خوددارى مى‌كنند و ادعا مى‌كنند كه به مرحله‌اى رسيده‌اند كه ديگر نيازى به اين اعمال ندارند. از نظر آنان عبادت واقعى همان توجّه قلبى است و عبادات مرسوم را صرفاً آدابى مى‌دانند كه گاهى مانع توجه قلبى مى‌گردند و از اين جهت، وقتى انسان به يقين رسيد عبادات ظاهرى از او ساقط مى‌گردند. گروهى از آنان، در نماز، اوراد و اذكار را بر زبان جارى نمى‌سازند و معتقدند كه خواندن الفاظ و كلمات توجّه انسان را كم مى‌كند و بايد آن كلمات را در دل گذراند.
7ـ برخى از روشن فكران معاصر بر اين باور بودند كه عبادت عبارت است از عدم پيروى و اطاعت مستكبران و جباران و رهيدن از اطاعت آن‌ها. اين گروه در تكاپو برآمدند كه براى باور خويش از قرآن نيز استفاده كنند و در نتيجه، اين آيه را به عنوان دليل خويش ذكر كردند: وَ لَقَدْ بَعَثْنَآ فِى كُلِّ أُمَة رَسُولا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ...(1)؛ و ما به سوى هر امّتى پيغمبرى فرستاديم كه به آن‌ها بگويد: خداى يكتا را بپرستيد و از اطاعت طاغوت دورى كنيد.
در نظر آنان، جمله «واجتنبوا الطّاغوت» عطف تفسيرى بر جمله «ان اعبدوا اللّه» است، بنابراين هدف از بعثت انبياء عبادت و بندگى خدا و مبارزه با طاغوت و استعمار و استبداد است. اين دسته حتّى ارزش نماز را در اين حد مى‌دانند كه قدرت روانى انسان را جهت مبارزه افزايش مى‌دهد و اصالتى براى آن قايل نيستند.