عين ربط و تعلق به او خواهد يافت و چنين مشاهدهاى از مشاهده پرتوى از انوار قيوم متعال ـ كه در حدّ ربط و تعلق خاص وجود ممكن به بارى تعالى است ـ انفكاك نخواهد داشت؛ زيرا درك ربط موجود غير مستقل، بدون درك ذى ربط و موجود مستقلى كه قيوم آن است امكان ندارد. با توجه به اين واقعيت است كه حضرت على(عليه السلام)در مناجات شعبانيه كه در عرفان شيعى و كلمات علماى اخلاق توجه فوق العادهاى به آن شده است و حضرت امام، رحمة الله عليه، نيز در فرمايشات و مباحث اخلاقى خويش عنايت ويژهاى به آن داشتهاند، مىفرمايند: إِلهِى وَأَلْهِمْنِى وَلَهاً بِذِكْرِكَ إِلى ذِكْرِكَ وَهِمَّتى فى رُوحِ نَجاحِ أَسْمائِكَ وَمَحَلِّ قُدْسِكَ؛ خدايا، مرا واله و حيران ياد خود براى ياد خودگردان و همّتم را بر نشاط و آسايش و رستگارى در رسيدن به اسماى خود و مقام قدس و عظمت خويش قرار بده.
در جمله فوق اشاره شده به محل و مقام اسماى الهى و عالم قدس كه مقصد اصلى آدمى است و انسان با همّت و تلاش گسترده و همه جانبه و كنار زدن موانع راه و بهره بردن از فرصت ها و با استمداد از خداوند متعال مىتواند پيروزمندانه به آن مقصد مقدس و برين راه يابد. وقتى او با عالم اسماى الهى و عالم قدس ارتباط يافت، به روح، آسايش، آرامش، لذت و سعادتى مىرسد كه فوق آن متصور نيست و به واقع او به آرامش و لذت و سعادت ابدى نايل مىگردد و سرشار از فضل و عنايت و توجهات خداوند مىگردد.
آن گاه در ادامه مناجات مىفرمايند:
إِلهِى، هَبْ لى كَمَالَ الاِْنْقِطاعِ إِلَيْكَ وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنَا بِضِياءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَتَصيرَ أَرْواحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ؛
خدايا، انقطاع كامل به سوى خودت را به من عطا فرما و چشم هاى دل ما را به نور نظر به سوى خودت روشن كن تا چشم دل ها پرده هاى نور را بدرد و به معدن عظمت برسد و روح هاى ما به بارگاه قدس تو آويخته گردد.
حضرت در جملات فوق مطالب بسيار بلندى را ايراد كردهاند و درخواست ها و مطالب حضرت آرام آرام اوج مىگيرد و در هريك مقام عالى ترى از كمال انسان جلوه مىكند و در