بندگان خدا را تشكيل مىدهند، و ثانياً چنان نيست كه آن بزرگان در همه امور از مجارى غير طبيعى و غير عادى به خواسته هاى خود برسند و انجام امور از طريق معجزه و كرامت، در زندگى آنان، بسيار اندك بوده است. آنها نيز چون سايرين از مجارى طبيعى استفاده مىكردند و محدوديت هاى دنيا را متحمل مىگشتند. چون ديگران كار و تلاش داشتهاند و در اداره زندگى و غلبه بر مشكلات و تهيه مايحتاج خويش چون ديگران عمل مىكردند. البته گاهى حكمت خداوند ايجاب مىكرد آنها كارهاى غير عادى و از غير مجارى طبيعى را انجام دهند تا زمينه هدايت مردم و ايمان آنها به خداوند و فرستاده او و حقانيت دين الهى فراهم آيد؛ والا بناى عالم بر اين است كه حوادث و امور از مجارى طبيعى و عادى انجام پذيرد. اما در جهان آخرت، اين اسباب و عوامل محدود از ميان برداشته مىشوند و تزاحمات و محدوديت ها از برابر انسان كنار مىرود و انسان مواجه مىشود با جهان گسترده و بى انتهايى كه همه خواسته هاى خود را در آن تأمين شده مىيابد: وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَة مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّة عَرْضُهَا السَّموَاتُ وَالاَْرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ(1)؛ و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى كه وسعت آن آسمان ها و زمين است و براى پرهيزگاران آماده شده است.
البته گرچه عالم آخرت نامحدود و خواسته ها از مجارى نامحدود تأمين مىشوند، اما به جهت اختلاف مراتب و درجات بهشتيان هر كسى متناسب با درجه و مرتبهاش از نعمت هاى بهشتى برخوردار مىشود و متناسب با ظرفيت وجودى خويش اراده و خواسته هايش شكل مىگيرند و بدون محدوديت، آن اراده و خواست عملى مىگردد. پس شعاع اراده ها و خواست ها متناسب با ظرفيت وجودى و رتبه و درجه واقعى هر كس در بهشت است. در كل، طبع و اقتضاى آن عالم چنان است كه محدوديت هاى دنيا را ندارد و خداوند به گونهاى مقرر ساخته كه هركس هرچه بخواهد و هرچه اراده كند، بى درنگ تأمين مىشود. حتى اگر هوس كرد كه نوشيدنىاى با طعم هاى مختلف و متفاوت در اختيارش قرار گيرد، چنين خواهد شد. با اينكه در دنيا كه محل تزاحم است آن طعم ها با يكديگر سازگارى ندارند و يكديگر را فاسد