پس در روز قيامت انسان خودش «خود»ش را ارزيابي ميكند. و خودش ميفهمد چه جايگاهي دارد، چون در نظامي قرار ميگيرد که ارزشها را حضرت پروردگار به طور کامل به صحنه ميآورد و به تعبير قرآن: «وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ»؛(16) در آن روز حق ملاک ارزشها و وزنها است. هر کس را نوري از حق نباشد، ارزش و مقداري ندارد. قرآن ميفرمايد:
«الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا، أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا»(17)
آنهايي که تمام همّت خود را صَرف دنيا کردند به آيات پروردگار و ملاقات با او کافرند و تمام تلاش آنها پوچ خواهد شد و در قيامت براي آنها هيچ ارزشي و سنگيني نيست.
چگونگي خواب
گاهي ممكن است نه «بدن» از بين رفته باشد، و نه «روح» كامل شده باشد و لذا «نفس»، «بدن» را بخواهد، اما «بدن»، به طور موقت توان فرمان پذيري از «روح» را نداشته باشد. اگر انسان دقت كند در مييابد كه از صبح كه بيدار ميشود دائماً «روحش» به «بدنش» فرمان ميدهد. از پلك چشم تا گردن و ماهيچههاي بدن، همه و همه تحت فرمان «روح» هستند، اين فرمانهاي ممتدِ
آشتی با خدا
هستي انسان، مرگ نمي پذيرد