انسان به عنوان يک موجود هدفدار، درس ميخواند تا به کمالي برسد، چون آن کمال را ندارد و نميتواند به دست بياورد مگر با درسخواندن. اما خدا كه مثل انسانها نيست كه بخواهد با خلقكردنِ ما و يا ساير مخلوقات به جايي برسد.
خدا چون فياض مطلق و دائمالفيض و دائمالْجُود است،(5) همواره در حال فيضدادن است و هرگز تجلياتش منقطع و متوقف نميشود. پس خدا از آن جهت كه خداست خلق ميكند. آيا ميشود خدا- كه فياض مطلق است- فيض خود را نبخشد؟! آيا ميشود خورشيد نور ندهد؟! خداوند، فياض مطلق و نور محض است پس همواره فيض ميدهد. «وجودِ» مخلوقات در واقع همان فيض خداست. پس خدا همواره خلق ميكند. قرآن در وصف اين صفتِ خداوند ميفرمايد: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ»(6) يعني همواره خداوند در حال ايجاد است. خورشيد چون خورشيد است دائماً نور ميدهد.
حال با اين مقدمات اگر بپرسند چرا خدا خلق ميكند؟ جواب اين است که چون خدا، خداست! و عين کمال و فيض و جُود است خلق ميکند.
دانستن اين مسائل از آن جهت لازم است که باعث منظمشدن ذهن ميشود و انسان را براي پيمودن راه ارتباط با خدا و آشتي با او آماده ميكند. اگر كسي همّت نمايد و ذهنش را در جواب گويي به سؤالاتش منظم كند و
آشتی با خدا
چرا خدا ما را خلق كرد؟