صفحه ٢٩٢

نكته هفتم
حيات است كه حيات را مي‌نگرد


  اگر قبول داري ايده‌آل‌هاي «معنوي» حقيقي‏ترين واقعيات هستند، و خودت، آري خودت واقعي‌تر از تن و اندازه و وزن و مدرك و خانه‏ات هستي، پس وقتي به خودت دست يافته‏اي به واقعي‌ترين چيزي كه در دسترس تو مي‏تواند باشد دست يافته‏اي و در اين حال از وهم رسته و به حق پيوسته‏اي و در اين شرايط ديگر پاي ايمان به ميان است و نه پاي فكر و انديشه، اين‌جا ديگر موضوع دانائي به خود نيست، بلكه دارايي خود است، خود ما نزد خود خواهد بود، يعني ارتباط با واقعي‏ترين چيزي كه هر انسان دارد، اما نه ارتباط با مفهومي از خود، بلكه با نگاهي زنده به خود مي‌نگريم، چون در ارزيابي خود، حيات است كه حيات را مي‏نگرد. آري حيات است كه حيات را مي‏نگرد و در آن صورت حق در منظر جان نمايان مي‏گردد.(1)