صفحه ٣٠٢

نكته هفدهم
وقتي انسان بي معني مي‌شود

  اگر اين «من» كه تماماً حيات و معنا است بي‏معنا شد و از حقيقت خود چشم برداشت، در نظر بگير چقدر اشياء واقعي و حقايق معنوي برايش بي‏معني خواهد شد، و چه بي‏معناهايي كه به دروغ معني دار جلوه خواهد كرد، يك زندگي دروغ در دروغ به جهت اصالت‌دادن به بُعد دروغين خود، و غفلت از خود راستين. فكر مي‏كنم در همين راستا با من هم نظر و هم منظر باشي كه فكري كه بشر مُدرن با آن به‌سر مي‏برد قادر نيست براي اضطرابِ انسان معاصر و مسائل و مشكلات وي راه خلاص و علاجي عرضه كند چون نمي‌تواند انسان را از ساحت زمين به آسمان دعوت کند، چاره کار عوض‌کردن صندوق‌ها نيست. به قول مولوي:
  ذوق آزادي ندارد جانشان       هست صندوق صور ميدانشان    
  گر ز صندوقي به صندوقي رود       او سمائي نيست، صندوقي بود
  گر هزارانند يك تن بيش نيست       جز خيالات عدد انديش نيست