صفحه ٢٩

پرت مي‌شد! بدين ترتيب هر كس سعي مي‌كند بهانه‌اي پيدا كند تا اضطرابش را توجيه كند ولي متوجه نيست كه اين‌ها تفسير حقيقيِ يأس و اضطرابش نيست.
  اگر كسي خدا نداشته باشد پوچي‌هايش را درست تفسير نمي‌كند. همان‌طور که در نوردادن و گرما و رنگ طلايي، خورشيد اصل است و نمي‌توان نورانيّت و گرمازايي و رنگ طلايي داشتن را به ديوار خانه نسبت داد و اگر كسي چنين كاري كند وقتي كه غروب مي‌شود و نور از ديوار خانه غايب مي‌گردد، خجالت‌زده گشته و مي‌بيند كه چه كار غلطي كرده است. همان‌طور هم تمام عالم و آدم جلوه‌هاي انوار اسماء الهي هستند. عالم و آدم مثل نوري هستند كه از خورشيد به ما مي‌رسد و خورشيد حقيقي خداست. فرمود: «اللهُ نورُ السَّمواتِ و الاَرْض»(8) آسمان‌ها و زمين ظهور نور خداوند و اسماء اوست. اگر كسي به غير خدا دل ببندد از آنجا كه غير خدا رفتني است حتماً خجالت‌زده مي‌گردد و به پوچي دچار مي‌شود.
  کشف جايگاه پوچي در روان
  هركس بايد بتواند پوچي و اضطراب خود را به راحتي تفسير كند. يكي از دلايل اين‌كه اهل دنيا معمولاً عصر جمعه احساس پوچي و دل‌مردگي دارند اين است كه جمعه‌شان را صرف دنيا كرده‌اند. اما كساني كه در يك معنويت طولاني زندگي كرده‌اند و از زمينه‌هاي معنوي روز جمعه بهره گرفته‌اند، در عصر جمعه شاد و سرحال هستند. دعا مي‌خوانند، عبادت مي‌كنند، صله رحم به جا مي‌آورند، به قبور اموات سر مي‌زنند؛ خلاصه در حالت معنوي خود عيش مي‌كنند! گفت: