منشأ اثر ميدانند- برگشتند. پس كسي كه در خشكيِ غفلتها اسير است نميتواند خالصانه خدا را بخواند. مهمترين كاري كه موجب ميشود پيام فطرت در ما زنده بماند اين است كه «خود» را از عوامل غفلت آزاد كنيم.
دوري از فطرت يا دوري از خود
قرآن در تذکري بسيار عميق و عالمانه ميفرمايد:
«فَاَقِمْ وَجْهَكَ لِلدَّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لَا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللهِ ذلِكَ الدَّينُ الْقَيَّمُ وَ لَكِنَّ اَكْثَرَ النَاسِ لاَيَعْلَمُونَ»(11)
پس بهپا خيز و جهت خود را در جهت دينِ حنيف قرار ده که آن همان سرشت و فطرتي است که خداوند انسانها را بر اساس آن خلق نموده، اين فطرت در بين انسانها يکسان است، اين دين و راه پايداري است ولي اکثر مردم متوجه اين موضوع نيستند. درنتيجه به زندگي خيالي و کارهاي ناپايدار خود را مشغول ميکنند و با پوچي و بيثمري زندگي روبهرو ميشوند.
انسان بايد بهپا خيزد و جهتش را جهت پيامبران بزرگ قرار دهد. چون جهت آنها بر اساس دين خدايي است كه سرشت آدميان را نيز بر آن اساس سرشتهاند. اينكه ميگويد سرشت انساني به دست خدا سرشته شده يعني گرايش «جان» انسان به سوي خداست. به عبارت ديگر بنيان «جانِ» انسانها الهي است. پس کسي که به خدا رجوع کند به بنيان جان خودش رجوع كرده است و كسي كه از خدا دور شود از «جانِ» خودش دور شده است.
آشتی با خدا
تبعيت از فطرت، عامل نشاط روح