صفحه ٢٣٣

  انسان بنده خداست و خدا انسان را بيشتر از خود او دوست دارد! و لذا فرمود: «فاش گويم يار مشتاق شماست» تا آنجا که انسان همچون ائمه‌ي معصومين(علیهم السلام) مي‌تواند آينة نمايش کمالات حق شود. لذا در ادامه مي‌گويد:
فاش تر گويم شماييد آن نگار    خود شماييد آن بهشت و آن بهار
نون و القرآن ميان جانتان     ادخلوها دعوت جانانتان
  از طرف ديگر خداوند، «جان» انسان را به سوي خودش دعوت كرده‌است چون «جان» انسان از خود خداست، و در نتيجه هر چقدر كه انسان به خدا نزديك شود به «خود» اصيل خود نزديك شده‌است، و هر چقدر كه به غير خدا نزديك شود به «هيچ» نزديك شده است.
  برکات توجه به جنبة وجودي موجودات
  عرض شد ميز و خانه و امثال آن‌ها، چيزي نيست، هرچند آهن‌ها و آجر و سيماني كه به شكل ميز و يا خانه در آمده‌اند ماده‌اند و ماده يکي از مراتب وجود است. حالا اگر يك قدم ديگر به طرف جلو برداريم، مي‌گوييم ماده هم به خودي خود و به عنوان ماده، چيزي نيست! ماده، تنها يك مرتبه نازله از وجود است و اصل وجود که منشأ همة وجودات است، تنها خداست، و چون خداوند وجود مطلق است، حضور محض و كمال محض است. و لذا هر رويکردي که به سوي خدا نباشد، به سوي وجود نيست و به سوي عدم و پوچي است اگر به خودِ ماده نظر بکنيم و از جنبه‌ي وجودي آن که نازله و پرتو وجود حق است، غافل شويم، باز با خيالات و ذهنيات خود به سر برده‌ايم که از حقيقت و وجود فاصله دارد.
  معمولاً انسان‌ها با غفلت از وجود و نظر به صورت‌ها و نسبت‌ها‌، دوست دارند كه دور هم بنشينند و صحبت‌هاي بي‌مورد بكنند و خيال پردازي نمايند،