صفحه ١٩٧

بسم الله الرحمن الرحيم


  جايگاه نفسِ نامحدود انسان در هستي
  در سلسه مباحث آشتي با خدا از طريق آشتي با «خود» راستين، بحمدالله به اينجا رسيديم که اگر انسان، «خود» را درست بشناسد متوجه مي‌شود که از همه عالم وسيع‌تر است. و نه تنها از عالم ماده، که از عالم ملائکه هم وسيع‌تر است! و نه‌تنها به زمان و مکان، محدود نيست، بلکه فوق زمان و مکان بوده و از همة مراتب عالَم وجود برتر است، و اين بدان معنا نيست که انسان همه جا باشد. بلکه به اين معني است که زمان و مکان براي ذات انسان معني نمي‌دهد و لذا اگر خودش خود را گرفتار تنگناها نکند مي‌تواند هم‌اکنون نيز در مراتب عالي‌تر وجود مثل عالم قيامت و بهشت حاضر شود و نه تنها از آينده خبر دهد، بلکه از باطن اعمال سخن بگويد که نمونه‌ي آن داستان زيدبن‌حارثه است.
  امام صادق(علیه السلام) در مورد زيد فرمودند:
  «رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) نماز صبح را با مردم به جا آوردند. بعد از نماز نظرشان به جواني افتاد كه در اثر كثرت عبادت و بيداري شب، بي‌اختيار سرش پايين مي‌افتاد و رخسارش زرد و جسم او نحيف و چشمانش گود افتاده بود.
  پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) خطاب به آن جوان فرمود: اي فلان در چه حالي؟ گفت: يا رسول‌الله در حال يقين هستم. پيامبر(صلی الله علیه و آله) از گفتار جوان تعجب نمودند و به او