صفحه ٣١٤

ايمان برخى از تحصيلكردگان، ما به اين حقيقت رهنمون مى‌شويم كه چون آن افراد كم سواد به همان مسائل اعتقادى، عبادى و شعاير دينى كه مى‌دانند و در شعاع درك و فهم آن‌ها قرار گرفته ملتزم و پايبند هستندو در عمل كوتاهى نمى‌كنند؛ ايمانشان قوى است. در مقابل، برخى از تحصيل كرده ها با اين‌كه از دانش و علم بيشترى برخوردارند، اما چون به لوازم علم و
ايمان خويش ملتزم نيستند و اهل عمل نمى‌باشند و محيط زندگى آن‌ها نيز ناسالم است، به تدريج ضعف و تزلزل در ايمانشان رخنه مى‌كند و در نهايت ممكن است بكلّى بى ايمان گردند.
نكته‌اى كه از لابلاى كلمات ما به دست مى‌آيد و بر آن تأكيد داريم اختيارى بودن ايمان است و براى تأييد اين ادعا مرورى بر چند آيه خواهيم داشت:
1ـ وَ ءَامِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُمْ وَ لاَ تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِر بِهِ...(1)؛ و به آنچه نازل كرده‌ام (قرآن) ايمان بياوريد كه نشانه هاى آن با آنچه در كتاب هاى شماست مطابقت دارد و نخستين كافر به آن نباشيد.
(بى ترديد امر به ايمان و نهى از كفر نشان گر اختيارى بودن آن‌ها و آزاد بودن انسان در گزينش هر يك از آن دو است)
2ـ در آيه ديگر، كفار مورد نكوهش قرار گرفته‌اند و به آن‌ها وعده عذاب داده شده است و بى ترديد نكوهش كفر نشان گر اختيارى بودن كفر و در نتيجه اختيارى بودن ايمان است: إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ءَامَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لاَ لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلا(2)؛ كسانى كه ايمان آوردند و سپس كافر شدند، باز هم ايمان آورند و ديگر بار كافر شدند، سپس به كفر خود افزودند، خدا هرگز آن‌ها را نخواهد بخشيد و آن‌ها را به راه (راست) هدايت نخواهد كرد.