صفحه ٦٠

  بندگي خدا؛ عامل شديت وجود
  هستي و كمال مطلق از آن خداوند است و فلسفه‌ي حيات، تقرّب به خداست. انسان به اين دنيا آمده است كه بندگي كند و بندگي به معناي تقرّب به خداست. هستي مطلق، خداوند است و هستي مطلق همان كمال مطلق هم هست. پس با قرب به خدا، كمال مطلق و وجود برتر به‌دست مي‌آيد. به همين دليل كسي كه دينداري كند وجودش در همان لحظه وجودي برتر شده است و چون به خدا تقرب يافته ِِوجودش شديدتر گشته است، مثل نوري که شديدتر مي‌شود. پيامبر اكرم( و ابوسفيان هر دو داراي بدني گوشتي بودند، اما وجود اصلي ابوسفيان که شخصيت ابوسفيان را تشکيل مي‌داد وجود نازله‌ا‌ي است، در صورتي كه وجود پيامبر گرامي اسلام( وجودي است كه در اثر قرب به خدا شديد گشته است. در جاي خود ثابت شده كه خدا وجود مطلق و هستي محض است، و انسان از طريق بندگي، به خدا يعني به وجود و هستي مطلق نزديك مي‌شود، و در نتيجه وجودش شديد مي‌گردد(11) و لذا حضرت موسي و هارون«عليهماالسلام» به فرعون فرمودند:«رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَي كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَي»(12) پروردگار ما آن كسي است كه ابتدا خلقتِ هر چيزي را به او داد و سپس آن را به سوي هدف اصليش هدايت کرد. و هدايت يعني شديد شدن درجه‌ي وجودي جان انسان جهت نزديک‌شدن به وجود مطلق. اگر كسي در راه هدفِ خلقتش گام برندارد، وجودش به پستي‌ها ميل پيدا مي‌كند و در نتيجه با پوچي‌ها هم‌آغوش مي‌شود.