صفحه ٣٥٥

«اِنَّهُمْ كانُوا لايَرْجُوْنَ حِسابا(1)» (طغيانگران در دنيا) اميدى به حساب نداشتند.
   ما نبايد از اين نكته غافل شويم كه «رجاء» يك حالت روانى است كه از علم و معرفت و شناخت نسبت به مبدأ و معاد حاصل شود؛ چنانكه، بسيارى از آيات گوياى آن بودند و نيز از اينكه در همه آيات تأكيد دارند كه رجاء، اساس همه تلاشهاى مفيد و پرثمر انسانى است و منشأ اصلاح امور خلق در جامعه و وصول شخص به سعادت ابدى مى‌شود؛ چنانكه، نااميدى و يا قطع اميد نسبت به خدا و روز قيامت منشأ همه فسادها و تبهكاريها و منتهى شدن كار انسان به شقاوت ابدى است.

مفهوم ديگر رجاء
در بعضى از آيات، احتمال اين هست كه «رجاء» تنها بمعناى اميد به وقوع يك امر مطلوب نباشد؛ بلكه، منظور مطلق توقع و انتظار چيزى است كه ممكن است بنفع و يا بضرر انسان تمام شود. در همه آياتى كه «رجاء يَوم الاخِر» و حتى «رجاء لقاء» آمده احتمالا، رجاء به همين معناى مطلق انتظار بكار رفته است؛ نظير واژه «ظنّ» كه در بعضى از آيات آمده است «يَظُنُّونَ اَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِم» اين جمله اين معنا را مى‌دهد كه باور دارند به اينكه روز قيامتى در كار است و با دقّت در آياتى كه در آنها لقاء الله يا «لقاء ربّ» بكار رفته نيز مى‌توان همين مطلب را استفاده كرد. البتّه، لقاء به معنى عرفانيش مورد قبول است و ما نمى‌خواهيم آن معنا را انكار كنيم؛ بلكه، مى‌خواهيم بگوئيم كه لقاء در قرآن، اعمّ از اين لقاء ويژه مؤمنين است بلكه ملاقاتى است كه شامل كافران هم مى‌شود. فى‌المثل در آيه «يا اَيُّهَاالاِْنْسانُ اِنَّكَ كادِحٌ اِلى رَبِّكَ كَدْحَاً فَمُلاقيه(2)» اى انسان تو در تلاش به سوى پروردگارت هستى پس او را ملاقات خواهى كرد، اين ملاقات اختصاص به مؤمن ندارد؛ بلكه، آيه صراحت دارد كه مربوط به هر انسانى خواهد بود و خطاب به انسان است نه مؤمن. حتى مى‌توان گفت: از آنجا كه آيه در مقام انذار است ظهورش در لقاء غير مؤمن قوى‌تر است.
   بنابراين، رجاء نسبت به لقاء اللّه يا لقاء يوم الاخر احتمالا بمعنى صرف انتظار