دو پيامبر بزرگ فرو فرستاده و اكنون براى ما مجهول است، حق بوده و بايد مورد اعتقاد و ايمان مؤمنين قرار گيرد.
بنابراين، همانطور كه در بالا گفتيم، اگر كسى مسلمان باشد و به همه احكام اسلام عمل كند، اما در دلش حتى فقط به يك حكم ايمان نداشته باشد، وى در باطن خويش كافر است و مستحقّ شديدترين عذاب خواهد بود و به همين دليل ما معتقديم كسانى كه ولايت اميرالمؤمنين صلوات الله و سلامه عليه را انكار كردهاند گرچه در ظاهر هم مسلمان هستند و احكام اسلامى بر آنان جارى مىشود، اگر عالماً عامداً دست به اين كار زده باشند، كافرند چون در واقع، حكم خدا و ما انزل الله را انكار كردهاند. پس ايمان بايدنسبت به جميع ما انزل الله، مطلق و بدون تقييد باشد.
مراتب ايمان و كفر
اكنون، لازم است بگوييم: ايمان و كفر و همچنين شرك و نفاق هر يكشان مراتب و درجاتى دارند كه به تناسب هر مرتبه، شخص صعود يا سقوط مىكند و به درجات و مقامات بهشتى يا دركات جهنمى نايل مىگردد. بنابراين، اصل ايمان گرچه ضعيف باشد، اولين و كمترين چيزى است كه از انسان مىپذيرند و موجب سعادتش مىشود؛ ولى، بر هر مؤمن لازم است كه مراتب عاليترى از ايمان را كسب كند و قرآن هم تصريح دارد بر اينكه ايمان قابل ازدياد است. خداوند مىفرمايد:
«هُوَ الَّذى اَنْزَلَ السَّكينَةَ فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ لِيَزْدادُوا ايماناً مَعَ ايمانِهِمْ.»(1)
اوست كه آرامش بر دلهاى مؤمنان نازل كرد تا ايمانى به ايمانشان افزون شود.
پس ايمان قابل ازدياد است چنانكه كفر و نفاق نيز. و طبيعى است كه اگر كسى اولين مرتبه ايمان را داشته باشد ممكن است همراه آن مراتبى از كفر و شرك نيز در او وجود داشته باشد كه خداوند در قرآن به اين حقيقت نيز اشاره كرده و مىفرمايد:
«وَ ما يُؤْمِنُ اَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ اِلاّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ.»(2)
و بيشترشان به خدا ايمان نياورند مگر آنكه مشرك باشند.