خوردن غذا مىكند همان است كه ميل به غذا را در ما زنده مىكند. اين ميل غريزى سوء نيست و بايد اشباع شود؛ ولى، گاهى از راه صحيح اشباع مىشود و گاه از راه غلط، و هنگامى كه از راه غلط اشباع شد گفته مىشود نفس به بدى فرمان داده است.
نفس و عقل
نفس با گرايشهاى مختلفى كه دارد چنانكه گفتيم، موضوع اخلاق و مورد خطاب دستورات اخلاقى است. وجود اين گرايشهاى مختلف در نفس ضرورى است؛ چرا كه اصولا، كمال انسانى فقط با وجود آنها امكانپذير است. هر آن كس كه زمام او بدست نفس اماره است، غرايز، او را راهبرى مىكنند و وى چشم و گوش بسته و بىتوجه به ماوراء خواستههاى غريزى خود، آنها را پيروى مىكند، چنين كسى در مقام نفس اماره تا ابد باقى مىماند. و چنانكه خداوند فرموده است.
«اَخْلَدَ اِلَى اْلاَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواه»(1)
به زندگى مادى مىچسبد و از خواستههايش پيروى مىكند.
او جز خواستههاى غريزى مرزناشناس نمىخواهد و چنين شخصى حتىّ از علم توحيد هم نتيجهاى نمىگيرد به زمين چسبيده و از عالم مادّه، محسوسات و لذايذ مادّى جدا نمىشود پس هيچگاه هدايت نخواهد شد مگر از اين حالت و از اين مرحله خارج شود، مرزى را بپذيرد و تصميم بگيرد كه خود را در درون آن كنترل كند. پس از شناخت، حقّ را بپذيرد و باطل را انكار كند. بنا بگذارد راه صحيح را برود و محكوم مطلق ميل و غريزه نباشد. هرگاه نفس وى او را به بدى فرمان داد جلويش را بگيرد. در جهاد با نفس يا جهاد اكبر تلاش كند؛ يعنى، معيارهاى حق و باطل و ارزش صحيح را بشناسد و نسبت به آن ملتزم شود و هرگاه نفس بر خلاف آنها امر كرد يا ميل و كشش داشت در عمل آن را كنترل كند. بسيار از مردم اينگونه نيستند و در ميدان جهاد با نفس نمىتوانند توفيقى حاصل كنند كه خداوند ايشان را مذمّت فرموده از جمله درباره بنىاسرائيل به خاطر سستى در اين ميدان مىگويد: