در آيات ديگرى مىفرمايد:
«وَ اَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَىالنَّفْسَ عَنِالْهَوى فَاِنَّ الْجَنَّةَ هِىَالْمَأوى»(1)
و امّا آن كس كه از مقام پروردگارش ترسيد و نفس را از خواستهها بازداشت، پس حقّاً بهشت پناهگاه او است.
كه در اين آيات رابطهاى ميان خوف از خدا، نهى از هوا و استقرار در بهشت مورد توجه قرار گرفته است. و در آيهاى ديگر مىفرمايد:
«وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ اَهْوائَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمواتُ وَاْلاَرْضُ وَ مَنْ فيهِن»(2)
و هرگاه حق از خواستههاى آنان پيروى كرده بود آسمان و زمين و كسانى كه در آنها هستند فاسد گشته بود.
علاوه بر آنچه گذشت آيات ديگرى نيز داريم كه در آنها به جاى كلمه هوى از تعبير شهوات استفاده شده است. در يك آيه مىفرمايد:
«وَاللّهُ يُريدُ اَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ يُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ اَنْ تَميلُوا مَيْلا عَظيماً.»(3)
و خدا مىخواهد به شما بازگردد و كسانى كه پيرو شهواتند مىخواهند كه شما انحرافى بسيار يابيد.
و در آيه ديگرى فرموده است:
«فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ اَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيّاً.»(4)
پس ايشان نسلى جايگزين آنان شد كه نماز را ضايع و از شهوات پيروى كردند، پس به زودى مبتلا به گمراهى مىشوند.
توضيح هواى نفس
اكنون پس از آيات فوق، در توضيح پاسخ به دو پرسش بالا مىگوييم: در كتب اخلاقى زياد توصيه شده كه انسان بايد تابع عقل باشد و با هواى نفس خود مبارزه كند و در حقيقت، دل