انسان. كسى كه در انتخاب غذا تابع لذت بيشتر است، در حقيقت، وسيله را به جاى هدف گرفته، زيرا در وسيله تنها چيزى كه لحاظ مىشود عبارت است از تأثيرى كه در رساندن به هدف و مقصد اصلى دارد، نيرويى به انسان بدهد كه بتواند كار و تلاش كند اعمّ از اينكه خوشمزهتر باشد يا نباشد. البتّه، لطف خداوند بر اين قرار گرفته كه غذاهاى مفيدتر خوشمزهتر نيز باشند. اشتهاى انسان را بيشتر جلب و وى را به تناول آن جذب كنند؛ ولى، از بعد اخلاقى، انسان نبايد آن را هدف خويش قرار دهد و نسبت به دنيا بيش از حدّ دلبستگى داشته باشد كه اين وضع، منشأ خطر و خسارت انسان خواهد شد.
از سخنان فوق به اين نتيجه دست يافتيم كه زندگى در دنيا اشكالى ندارد ولى دلبستگى به آن، زيانبار و خطرناك است. در نهجالبلاغه آمده است كه: شخصى در حضور على(عليه السلام) از دنيا مذمّت كرد، آن حضرت خطاب به وى با لحنى تند، كه حاكى از مخالفت شديد وى با سخنان مذمّت كننده بود، فرمود: ثكَلَتْكَ اُمُّكَ! چرا از دنيا مذمّت مىكنى دنيا «متجر اولياء الله» و محل پرورش و تكامل دوستداران خداوند است. زندگى دنيا مذمّت ندارد؛ بلكه، رابطه ويژهاى ميان انسان و دنياست كه مذمّت دارد سوء استفاده كردن انسان از دنيا، دلبستگى انسان به دنيا، فريب خوردن انسان و مغرور شدن وى از دنيا و غافل شدن از آخرت، مشغول شدن به دنيا و فراموش كردنش خدا راست كه مذمّت و سرزنش دارد. برخورد ما با دنياست كه مىتواند صحيح يا غلط باشد؛ ولى، از آنجا كه متعلّق و موضوع برخورد انسان، دنياست گاهى به تبع رفتار انسان، دنيا نيز مورد مذمّت و نكوهش قرار مىگيرد مذمتّى كه اولا و بالذات به رفتار انسان تعلق دارد، رفتار اختيارى انسان كه موضوع اخلاق و متعلق ارزش يا ضد ارزش اخلاقى قرار مىگيرد. دنيا منهاى رفتار انسان از امور عينى است كه اصولا، نمىتوانند موضوع اخلاق و ارزش و ضد ارزش قرار بگيرند.
قرآن و نكوهش دنيا
اكنون، پس از آنكه روشن شد علّت ذمّ دنيا چيست سؤال ديگرى طرح مىشود كه آيا قرآن، تحليلى را كه ما از علّت مذمّت دنيا به عمل آورديم، تأييد مىكند؟
در پاسخ مىگوييم: بلى در قرآن آيات فراوانى به روشنى، حقيقت فوق را گوشزد و بيان مىكنند كه ريشه بدى دنيا در چيست. نظير آيه: