«اِنَّما اَعْبُدُهُ حُبَّاً لَهُ.» يا «اِنَّما اَعْبُدُهُ شُكراً لَهُ.»
خدا را به خاطر دوستى و محبت او و يا به خاطر سپاس از او پرستش مىكنم.
گاهى كار را براى دستيابى به نعمتهاى خداوند انجام مىدهد اما از آن جهت كه از ايمان به خدا سرچشمه مىگيرد؛ يعنى، نعمت را چون خداوند اعطاء مىكند و از دست خداست مىخواهد و براى آن كار مىكند. كسانى كه براى تحصيل ثوابهاى اخروى و امنيت از عذاب خدا كار مىكنند آن هم ارزش دارد ولى در مقايسه با كارى كه فقط براى خداوند انجام مىشود ارزش نازلترى دارد. خلاصه كارى از نظر اسلام ارزش دارد كه بدون واسطه يا معالواسطه با خداوند رابطه پيدا كند و علت اينكه نيت، موجب ارزش كار مىشود، رابطه با خداست؛ زيرا، بوسيله نيت است كه اين رابطه تحقق مىپذيرد.
رابطه ايمان و ارزش اعمال
از ديدگاه اسلام، كارى ارزشمند است كه به وسيله نيت با خداوند مرتبط شود و چنين نيتى كه رابطه با خدا را تحقق بخشد از كسانى متمشى خواهد شد كه بخاطر خدا يا ترس از عذاب و يا اميد به پاداش وى كارى را انجام دهند پس حتماً بايد ايمان به خدا و روز جزا داشته باشند؛ زيرا، تا كسى ايمان به خدا نداشته باشد نمىتواند كارى را به خاطر خداوند انجام دهد و تا ايمان به روز قيامت نداشته باشد كه روز حساب و پاداش و كيفر است نمىتواند براى اميد به پاداش خدا يا ترس از عذاب وى كارى انجام دهد. بنابراين، ايمان نقش اساسى دارد و اگر كسى بخواهد براى اميد به پاداش خدا يا ترس از عذاب وى كارى انجام دهد بايد به روز قيامت كه روز حساب و جزاست ايمان داشته باشد. اين رابطه ميان عمل و ايمان چنان قوى است كه مىتوان گفت: كسانى كه به انگيزه ريا، كارى را انجام مىدهند، در حقيقت، ايمان به خدا و روز قيامت ندارند و خداوند در اين باره مىفرمايد:
«كَالَّذى يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الاْخِرْ.»(1)
مانند كسى كه اموال خود براى خوش آمد مردم انفاق كند و به خدا و روز جزا ايمان ندارد.
جمله: