ديگرى شايد مفهوم روايت فوق اين باشد كه ايمان، مستلزم عمل است و شخص مؤمن بايد همه اعمالى را كه ايمان فرمان مىدهد انجام دهد؛ ولى، به هر حال، لسان روايت، لسان اقتضا است و گاهى هم، بدون آنكه ضررى به سعادت انسان بزند، از عمل صالح انفكاك پيدا مىكند.
متعلق ايمان چيست؟
اكنون اين پرسش مطرح مىشود كه متعلق ايمان چيست؟ و ايمان به چه چيزهايى منشأ ارزش اخلاقى خواهد بود؟ از آنجا كه در بسيارى از آيات، ايمان يا مؤمن بطور مطلق آمده و متعلق آن ذكر نشده است مثل اينكه مىفرمايد:
«اَلَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ»
و مىفرمايد:
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَر اَوْ اُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً.»(1)
هر كس از زن و مرد كار شايستهاى انجام دهد در حالى كه مؤمن باشد پس حتماً به او زندگى پاك و پاكيزهاى مىبخشيم.
يا مىفرمايد:
«وَاتَّقُوا اللّهَ اِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ.»
تقواى خدا پيشه كنيد، اگر مؤمنان هستيد.
آرى از آنجا كه در چنين آياتى ايمان بطور مطلق آمده و كسانى از اينگونه آيات سوء استفاده مىكنند، بنابراين، لازم است براى پيشگيرى از آن، اين پرسش را پاسخگو باشيم.
براى كسانى كه با قرآن كريم آشنايى دارند، جواب اين سؤال روشن است ولى چون اشخاص مغرض و منحرف حتى براى نيل به مقاصد خويش در روشنترين مسائل و محكمترين آيات نيز تشكيك و آن را به ميل خود تأويل مىكنند، بر ما لازم است كه متعلق ايمان را به استناد خود قرآن روشن كنيم.
بعضى گفتهاند: منظور از ايمانى كه در قرآن روى آن تكيه مىشود، ايمان به هدف است و هر كس ايمان به هدف خود داشته باشد، مصداق اين آيات خواهد بود. و اگر از ايشان بپرسيد