هدف چيست؟ مىگويند: برقرارى جامعه بىطبقه و يا حتى آنرا جامعه بىطبقه توحيدى ناميدهاند. در حقيقت، انگيزه ايشان از اينگونه تفسير و نامگذارى آن است كه انسان ايمان پيدا كند و معتقد شود كه چنين جامعه بىطبقهاى تشكيل خواهد شد!! و براى آنكه راه اينگونه تشكيكات شيطانى مسدود شود، لازم است متعلق ايمان را از خود قرآن كريم تعيين كنيم.
هنگامى كه در اين زمينه قرآن را مورد مطالعه قرار مىدهيم، مىبينيم كه در بسيارى از آيات با تعابير گوناگون ايمان باللّه ذكر شده است نظير اينكه مىفرمايد:
«مَنْ اَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ.»(1) يا
«وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ اِلَى اللّهِ.»(2)
يا مىفرمايد:
«اِنَ الَّذينَ قالُو رِبُّنَا اللّهُ.»(3)
يا مىفرمايد:
«وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللّهِ.»
كه در اينجا تصريح به كلمه ايمان شده و متعلق آن نيز (اللّه) ذكر شده است. چنين آياتى به خوبى مىتوانند مفسّر آيات مطلق و بيانگر متعلق ايمان در قرآن باشند. و بنابراين، ايمان «باللّه) قطعاً از مصاديق و متعلّقات ايمان خواهد بود كه در لسان قرآن به طور مطلق ذكر شده و مطلوب و ارزشمند است.
در موارد بسيارى ديگر از قرآن «ايمان بالله و باليوم الاخر» توأماً ذكر شده است:
«مَنْ امَنَ بِاللّهِ وَالْيَومِ الاْخِرِ.»(4)
و در بعضى موارد ايمان به آنچه بر پيامبر نازل شده است مطرح گرديده:
«وَ امَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى مُحَمَّد وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ.»(5)
و در بعضى آيات «ايمان بالله و رسله» ذكر شده:
اخلاق در قرآن
اساس ارزش اخلاقى در اسلام