ج) گروه سوم، مفاهيمى هستند كه تنها صفت براى افعال اختيارى انسان قرار مىگيرند و لاغير. نظير: مفاهيم برّ و فجور. اين گروه از مفاهيم بطور مطلق از مفاهيم اخلاقى به شمار مىروند.
بنابراين، اين يكى از ويژگيهاى مفاهيم اخلاقى است كه رابطه توصيفى مستقيمى نسبت به افعال اختيارى انسان دارند و در محدوده همين رابطه است كه در زمره مفاهيم اخلاقى بشمار مىروند؛ حال اگر پيوسته به شكل صفت فعل اختيارى بكار روند از مفاهيم اخلاقى مطلق به حساب آيند و اگر علاوه بر اين صفت اعيان نيز باشند، تنها آنجا كه صفت فعل اختياريند اخلاقى هستند.
ويژگى ارزشى مفاهيم اخلاقى
در بخش نخست گفتيم: قرآن فوز، فلاح و سعادت را به عنوان نتيجه و هدف نهايى افعال اخلاقى و كسب صفات پسنديده، مطرح مىكند و اين سخن بدان معناست كه عناوين فوق داراى مطلوبيت ذاتى هستند ولى خود آنها در زمره افعال اختيارى انسان قرار نمىگيرند؛ بلكه، بر يك سرى از اعمال اختيارى مترتب مىشوند و اين سخن درستى است كه دستيابى به فلاح و تحصيل كاميابى تنها و تنها از طريق انجام يك سرى اعمال اختيارى ممكن است .بنابر اين تحصيل كاميابى به معنى انجام آن كارهاست و از اين طريق براى ما مقدور و ممكن خواهد بود؛ ولى، مسلماً، ترتب فوز و فلاح بر اين اعمال بخاطر يك رابطه ضرورى و جبرى است كه در ميان اين افعال و آن نتايج و اهداف وجود دارد و از ديدگاه توحيدى، اين مرحمت خداست كه به انسان به خاطر انجام آن اعمال، به عنوان پاداش داده مىشود. بنابراين فوز، فلاح و سعادت و عناوين ديگرى از اين قبيل جزء اعمال انسان نيستند و مستقيماً، در محدوده اختيار وى قرار نمىگيرند. چنانكه مطلوبيت عناوين فوق و ارزش آنها نيز اخلاقى نيست. و به ديگر سخن: ارزش داراى اصطلاحات و كاربردهاى گوناگونى است كه برخى از آنها به اخلاق مربوط مىشود، نظير ارزش و مطلوبيت نتيجه افعال اختيارى كه صفت فعل اختيارى انسان نيست، بلكه صفت نتيجه فعل اختيارى وى خواهد بود و از آن نتيجه، انتزاع مىشود. ارزش نامبرده ـ كه به معنى مطلوبيت ذاتى نتيجه فعل است ـ گرچه بىارتباط با اخلاق نيست؛ ولى، نمىتوان آن را ارزش اخلاقى به حساب آورد. نظير ارزش و مطلوبيت خود فعلى كه به يك نتيجه