صفحه ٩١

تفاوت نظام اخلاقى اسلام با ديگر نظامها
گفتيم: هر نظام اخلاقى بر سه اصل موضوعى بنا مى‌شود:
   1. انسان، مختار است.
   2. در افعال اختيارى خود هدفى را دنبال مى‌كند كه داراى مطلوبيت ذاتى است.
   3. يگانه راه وصول به آن هدف انجام افعال اخلاقى خواهد بود؛ يعنى، در حقيقت، اين افعال اختيارى هستند كه موجب سعادت يا شقاوت انسان مى‌شوند و جز از اين طريق، كسى به سعادت يا شقاوت نمى‌رسد.
   البته، بايد يادآورى كنيم كه بسيارى از نظامهاى اخلاقى توجّه تفصيلى به اين اصول نداشته و آنها را به عنوان اصول موضوعه خود مطرح نكرده‌اند؛ ولى، ما با تجزيه و تحليل به اين نتيجه مى‌رسيم كه اين سه اصل هر چند بطور ارتكازى و اجمالى، مورد قبول و پذيرش هر يك از نظامهاى اخلاقى خواهد بود.
   نظام اخلاقى اسلام نيز در پذيرش اصول فوق با ديگر نظامها هماهنگى دارد و بر اساس اعتراف به اصول نامبرده پى‌ريزى شده است و در اين زمينه با ديگر نظامها تفاوتى ندارد.
   اكنون، اين پرسش مطرح مى‌شود كه بنابر اين، چه تفاوت اساسى بين نظام اخلاقى اسلام با ساير نظامهاى اخلاقى وجود خواهد داشت؟ در پاسخ به اين سؤال بايد بگوييم: نظام اخلاقى اسلام با ديگر نظامهاى اخلاقى تفاوتهايى نيز دارد كه در اينجا سه تفاوت اساسى را به ترتيب مورد بررسى قرار مى‌دهيم:

سعادت در نظام اخلاقى اسلام
بايد بگوئيم: اختلاف اساسى نظامهاى اخلاقى به لحاظ مفاهيم كلّى نيست؛ بلكه، بيشتر به مصاديق آن مفاهيم كلى مربوط مى‌شود؛ يعنى، هر انسانى بطور كلى فطرتاً طالب سعادت است و هيچ‌گاه، اين خواست را نمى‌تواند از خويش سلب كند و مى‌توان گفت: اين حقيقت را همه