صفحه ٤١

اشكال‌ها و پاسخ‌ها
در ارتباط با مطالب فوق اشكالهايى مطرح شده و يا ممكن است طرح شود كه در اينجا تعدادى از آنها را پاسخ مى‌دهيم:
   (*) درباره اين كه سعادت انسان صرفاً از راه اعمال اختيارى خود او محقّق مى‌گردد، ممكن است گفته شود كه اين سخن با اصل شفاعت، متعارض خواهد بود؛ زيرا، انسان هنگامى كه مورد شفاعت قرار مى‌گيرد، بدون آنكه كارى انجام داده باشد از راه ديگرى غير از اعمال خودش نعمتهايى عايد وى خواهد شد كه سعادت و كاميابى اخروى او را كامل مى‌كنند و اين بدان معناست كه غير از افعّال اختيارى انسان عوامل ديگرى، خارج از محدوده اختيار، در تأمين سعادت ابدى وى نقش دارند و برخلاف آنچه در تعدادى از آيات فوق آمده كه ـ ليس للانسان الا ما سعى ـ علاوه بر سعى انسان چيزهاى ديگرى نيز براى انسان خواهد بود و دراين صورت، سؤال اين است كه با وجود اين عوامل چرا خداوند در اين آيات فرموده است «جز سعى و عمل چيزى براى انسان نيست.»؟ و به ديگر سخن اين آيات با آيات شفاعت ـ كه عامل ديگرى را سواى عمل، در تأمين سعادت وى مؤثّر مى‌دانند ـ تعارض آشكار دارند.
   در پاسخ به ايراد فوق بايد بگوييم: اين، يك تعارض ظاهرى است كه با دقّت برطرف مى‌شود. يعنى در واقع بين اين دو گروه از آيات تعارضى وجود ندارد؛ زيرا، هركسى مشمول عنايت و توجّه شفاعت‌كنندگان قرار نمى‌گيرد و صرفاً، كسانى كه صلاحيت و شايستگى لازم را كسب كرده باشند از آن بهره مى‌جويند پس نمى‌توان گفت: شفاعت با عمل اختيارى ما هيچ ربطى ندارد؛ زيرا، انسان شايستگى لازم و استحقاق شفاعت را بايد با سعى و تلاش خود بكف آورد.
   اينگونه تعارضهاى سطحى در موارد ديگرى از آيات قرآن نيز به چشم مى‌خورد؛ نظير آنكه خداوند در آيه‌اى مى‌فرمايد:
      «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها»(1)
   و بالاتر از اين در آيه ديگرى مى‌فرمايد: