مطالعه در آثار اخروى شرك
دسته ديگر از آيات قرآن به تبيين آثار اخروى شرك و كفر پرداخته است. اينگونه آيات نيز فراوان هستند و اظهار مىدارند با كسانى كه عمل صالح داشته باشند در آخرت چگونه برخورد مىشود و با كسانى كه كفر مىورزند و آيات ما را تكذيب و قيامت را انكار مىكنند چگونه. مؤمنين در «جنات تجرى من تحتها الانهار». و كفار در «جهنم يصلونها و بئس المهاد». با توجّه به تعداد زياد اينگونه آيات، در اين فرصت كوتاه نمىتوان به آنها پرداخت.
قرآن ما را ترغيب مىكند تا درباره اين آثار بينديشيم امّا به اين توصيه هم اكتفا نمىكند بلكه خود به تفصيل و تشريح و تكرار داستان گذشتگان و افكار و رفتار و خصوصيات اخلاقى و آثار و نتايج و عواقب كارشان مىپردازد. علّت اصلى تكرار اين داستانها آن است كه توجّه عميق پيدا كنيم و در ذهن ما بماند مبادا از اين مسائل غفلت كنيم. نتيجه آنكه اين نوع تفكّر در آوردن ايمان و پس از آن در مبارزه با كفر مىتواند به ما كمك كند.
ايمان منشأ تقواست
تاكنون دريافتهايم كه ايمان، مقتضى عمل صالح است و ما را به انجام آن وامىدارد. و اكنون اين نكته را يادآورى مىكنيم كه ايمان در صورتى مىتواند منشأ تقوا شود كه زنده و فعّال باشد و در غير اين صورت بود و نبودش يكى خواهد بود ونمىتواند انگيزه نيرومندى در ما براى انجام كارهاى خوب و ترك كارهاى زشت بوجود آورد و به دست غفلت سپرده خواهد شد. آگاهى و تنبّه همواره بايد زنده باشد تا منشأ اثر شود. اگر توجّه به مسائل مادى، بيش از حد لازم باشد، توجّه به معنويات فراموش و از ذهن خارج مىشود. و در اين صورت است كه ايمان بهبار نمىنشيند و آثار و نتايج مطلوب از آن حاصل نمىشود. چنين انسانى درباره مصلحت و مفسده كار خويش نمىانديشد؛ بلكه، ماهيّت وى مسخ و از انسانيّت خارج مىشود و به تعبير قرآن، در زمره انعام قرار مىگيرد چنانكه فرموده است:
«اُولئِكَ كَاْلاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَل».
حقيقت مسخ انسانى همين است كه كمالات انسانى خويش را فراموش كند. اين ممكن است كه انسان درباره منافع مادى و عوايد دنيوى خويش خوب بينديشد و دقت لازم و كافى داشته باشد؛ ولى، از سرنوشت نهايى و سرانجام كار خويش و از خدا و قيامت غفلت ورزد و