صفحه ١٠٦

يك داعى يا انگيزه‌اى براى انجام آن كار خاص در نفس فاعل آن، وجود دارد كه سبب مى‌شود تا فاعل، آن كار خاص را ترك نكند و يا به جاى آن، كار ديگرى غير از آن را انجام ندهد.
   اكنون كه روشن شد در واقع، هيچ كار اختيارى بدون انگيزه‌اى در فاعل آن انجام نمى‌گيرد، اين پرسش مطرح مى‌شود كه: آيا كار اخلاقى كه به خودى خود، صالح و شايسته است و حسن فعلى دارد؛ علاوه بر حسن فعلى بايد حسن فاعلى هم داشته باشد و يا اينكه حسن فاعلى لازم نيست بلكه با هر نيّت و انگيزه‌اى كه انجام گرفت، داراى ارزش اخلاقى خواهد بود؟
   در پاسخ به اين سؤال بايد بگوييم: از نظر اسلام، براى اينكه كارى ارزش اخلاقى پيدا كند، حسن فعلى به تنهايى كافى نيست؛ بلكه همراه آن، حسن فاعلى نيز لازم خواهد بود، براى آنكه آثار كارهاى اخلاقى، يعنى، كمال و سعادت انسان بر حسن فاعلى و داشتن نيت صحيح، مترتب مى‌شود. 

تنوّع انگيزه‌هاى فاعل
از آنجا كه انسان در انجام كارهايش مى‌تواند انگيزه‌هاى متنوّع و گوناگون داشته باشد، اكنون، جاى طرح و بررسى اين مسأله خواهد بود كه كداميك از انگيزه‌هاى انسان به كارى كه به خاطر آن انگيزه انجام دهد رنگ اخلاقى مى‌زند و چه نيتى موجب ارزش اخلاقى مى‌شود؟
   قبل از ورود در اصل بحث بايد بگوييم: انگيزه‌هايى را كه در انسان براى انجام افعال اختيارى وجود دارد مى‌توان به چند نوع تقسيم نمود: بعضى از انگيزه‌ها براى تأمين نيازمنديهاى مادى و پاسخ گفتن به غرايز حيوانى است و بعضى از آنها براى ارضاء عواطف اجتماعى است. آنجا كه انسانى براى تأمين نيازمنديهاى ديگران از خواستهاى خويش مى‌گذرد، انواع ايثارها و فداكاريها و گذشتهايى كه انسان مى‌كند، با چنين نيت و انگيزه‌اى همراه است.
   اينكه چرا انسان، به خاطر ديگران از خواسته‌هاى خويش مى‌گذرد و منشأ روانى ايثار براى ديگران و گزينش آنان چيست؟ پاسخ آن به علم روانشناسى مربوط مى‌شود و نيازمند بحثهاى زيادى خواهد بود كه مناسب اين نوشته نيست. آنچه را كه در اينجا به طور اجمال مى‌توانيم بگوييم: اين است كه ايثار به داعى واحدى انجام نمى‌گيرد؛ بلكه، عوامل مختلفى مى‌توانند انسان را وادار به از خودگذشتگى كنند. فى‌المثل، اين كارها گاهى فقط بخاطر ارضاء