آثار روانى و رفتارى معرفت به افعال الهى
افعال الهى كه جلوههايى از صفات الهى هستند، در صورتيكه مورد شناخت و ادراك انسان قرار گيرند، آثار ويژهاى در دل و روان و سپس در عمل و رفتار وى پديد مىآورند و از آنجا كه افعال الهى چهرههاى گوناگونى دارند، به اين معنا كه مفاهيم مختلفى از آنها انتزاع ميشود و با زمينههاى مختلف روحى انسان ارتباط پيدا مىكنند، به تناسب آنها صفات و افعال اخلاقى متعدّدى در اين رابطه مطرح مىشود.
حالت شكر و سپاس
از جمله شناختهاى مربوط به صفات و افعال الهى معرفت به اين حقيقت است كه خداوند نعمتهاى زيادى به انسان اعطا كرده است و اينكه وى مىتواند اين اعطاء و انعام را در دنيا ادامه بدهد و اينكه نيز او مىتواند اين نعمتهاى دنيوى را بيفزايد و از اينها گذشته قادر است انسان را از نعمتهاى ديگرى برتر و بالاتر و بيشتر از اين نعمتها در عالم آخرت برخوردار سازد و در مقابل، معرفت به اين حقيقت كه او مىتواند اين نعمتهاى دنيوى را از وى بگيرد و اينكه قادر است در جهان ابدى او را از همه نعمتها محروم و به عذاب و رنج ابدى مبتلا سازد.
شناخت خداوند بلحاظ قدرت فوق و توجّه به اينگونه افعال الهى مىتواند در انسان حالات خاصّ روانى و رفتارى پديد آورد: حالت شكر و سپاس، نخستين حالتى است كه با توجّه به منعم بودن خدا و شناخت او به عنوان ولىّ نعمت در انسان بوجود مىآيد و يا بهتر است بگوئيم: اولين ميلى است كه پس از اين شناخت در انسان بيدار مىشود. حالت شكرگزارى ميلى است فطرى كه هر انسان، اين حالت را نسبت به هر منعمى بلحاظ انعام وى در خود احساس مىكند و هر كسى قادر است آن را در درون خود تجربه كند؛ يعنى، وقتى شخصى به شخص ديگر احسان، و نعمتى به وى اعطا مىكند، شخص متنعّم در مقابل منعم خويش احساس خاصّى پيدا مىكند كه منشأ شكر و سپاس وى نسبت به او مىشود به او