صفحه ٣٦٥

مهلت، غير از فرهنگ فراغت است. تكنولوژى جديد، تكنولوژى براى گذراندن اوقات فراغت است نه بهره بردن از مهلت.
فرهنگ رنسانس با چنين پيش زمينه اى شكل گرفت كه چگونه زندگى را بدون دين بگذرانيم. در اين ديدگاه، زندگى معنى ديگرى پيدا كرد لذا فرهنگ گذرانِ اوقات فراغتِ زندگى دنيايى به ميان آمد و براى چنين زندگى انواع تكنولوژى ها ساخته شد. در اين فرهنگ، وظيفه ى الهى انسان ها رنگ مى بازد و ارضاى اميال قوت مى گيرد و به همين جهت عرض شد تكنولوژى غربى يك ابزار خنثى نيست، تجسّم فرهنگى است كه جهت ارضاى اميال نفسانى مى خواهد جهان را تسخير كند، و در همين راستا بايد متوجه بود آن فرهنگ- بر خلاف ادعايش- نسبت به دين خنثى نيست و لذا تكنولوژى مربوط به آن هم نسبت به دين خنثى نمى باشد، بلكه طورى خود را بر روح و روان افراد حاكم مى كند كه دين به حاشيه ى زندگى مى رود.
بايد متوجه بود توسعه ى اين نوع تكنولوژى همراه با فرهنگى است كه نسبت به نقش دين موضع انكار دارد، پس چگونه مى توان تصور كرد علماى دين كه درد دين دارند نسبت به نقش تكنولوژى غربى در به حاشيه راندن دين، حساسيت نداشته باشند؟

شورش بر طبيعت 
حتماً اين نكته را فراموش نفرموده ايد كه بشر در دوران گذشته ى توحيدى خود مى خواست خود را تغيير دهد تا شايسته قرب الهى شود و در راستاى چنين هدفى ابزارهاى مناسب آن زندگى را پديد آورد، در