صفحه ١٨٩

         وِيسه و معشوق هم در ذات توست             وين برونى ها همه آفات توست 

بيرونى ها درحدّ ابزارهايى هستند تا با آرامش كامل از پنجره ى درون راهى به سوى بى نهايت خوبى ها باز كنيم، ولى وقتى همه زندگى به دويدن به سوى ناكجاآباد تبديل شد، كار به جايى مى رسد كه انسان فرصت جواب دادن به گرايش هاى معنوى اش را از دست مى دهد.
روش مقابله با غرب 
با توجه به مقدماتى كه در رابطه با فهم ذات تمدن غربى گذشت، شايد وقت آن شده است كه بتوان بى پرده و با صراحت بيان كرد، بين روحيه ى مذهبى و روحيه ى مدرنيته، جز تضاد، هيچ گونه ارتباط ديگرى نمى تواند وجود داشته باشد و هركس كه مى خواهد با حفظ روحيه ى ديندارى با فرهنگ مدرنيته آشتى كند، خيال خامى در سر مى پروراند.
مسلمانانى كه تعلق به غرب دارند بيش از ارتباط با پوسته ى دين نمى توانند با حقيقت دين مرتبط باشند، اينها هويت خود را در غرب مى جويند و مى خواهند با عصرى كردن دين، دين را قربانى علوم غربى و نگاه غربى كنند. اين ها بخواهند يا نخواهند در حقيقت از نگاه دين به عالم و آدم بيگانه اند و بى خبرى ايشان از حقايق آسمانى موجب مى شود كه خود را از نظر فكرى و روحى به مقام دستياران «غرب پرستى» تنزل دهند و با هرگونه معنويتِ راستين به نبرد برخاسته و از جهت نظرى هرگونه معنويتى را منكر مى شوند. اينان حتى اگر بخواهند بر ضد استيلاى اجانب پيكار كنند، شيوه و روششان همان روش غربى هاست؛ همانطور كه غربى ها با روش هاى گسسته از معنويت و دورى از سُنَنِ آسمانى با