صفحه ١٧٢

مقهور آن مى گردد و تلأ لؤ اختراعات چشم او را آنچنان پر مى كند كه به هيچ چيزِ ديگرى ارزش نمى دهد. اگر با چشم دقيق و آينده نگر خطرات اين اختراعات را براى بشر روشن نكنيم، يكپارچه خود و فرهنگ خود را در برابر آن ها مى بازيم.
در جهانِ عمل زده و حسّى شده، نه براى فهم و عقلِ قدسى مقام و جايگاهى وجود دارد و نه براى هر آنچه خصلت باطنى و غيبى و روحى محض دارد. اين امور در چنين فرهنگى ديده نمى شود و لمس نمى گردد. استيلاى غرب، استيلاى ماده پرستان با انواع گوناگون ماده پرستى، بر روح و روان انسان ها است و لذا در چنين تمدنى «قناعت» و «عبادت» كه اوج عروج و تعالى روح انسان است و كمال و آزادگى هر انسانى در بستر آن دو محقق مى شود، زير سؤال مى رود.

اوقات فراغت هديه اى الهى 
فرهنگ غربى با بستن راه عالم قدس بر روى قلب انسان ها و با ايجاد انواع سرگرمى ها نعمتى همچون اوقات فراغت را ضايع نموده است. خداوند نعمتى به نام اوقات فراغت در اين جهان براى ما گذاشته است تا انسان ها از يك طرف فرصت عبادت و از طرف ديگر ملكه ى زهد نسبت به دنيا را در خود رشد دهند، و در فرصت هايى كه پيدا مى كنند هر چه بيشتر از دنيا فاصله بگيرند و به خدا نزديك شوند. حضرت امام سجاد (ع) در دعاى مكارم الاخلاق مى فرمايند:
 «وَارْزُقْني صِحَّةً فِي عِبادَةٍ، وَ فَراغاً في زَهادَةٍ»؛
خدايا! از تو سلامتى مى خواهم براى بندگى، و فراغت