به اسم علم، به ساختن نوعى از تكنولوژى دامن زدند كه بتوانند به خيالاتشان جواب دهند، و اين غير از علم به آن معنى است كه انسان به كمك آن با حقايق هستى آشنا مى شود و با ارتباط با حقايق ثابت هستى به شخصيت خود استحكام مى بخشد و به خود وسعت مى دهد.
تأثير حدّاقل
سؤال: با توجه به اينكه هر ابزارى فرهنگ خاص خود را به همراه دارد و ما هم فعلًا در استفاده ى آن ها ناگزيريم، در راستاى استفاده از آن ها چگونه بايد عمل كنيم كه از تأثير فرهنگى آن ابزارها مصون باشيم؟
جواب: همان طور كه فرموديد ابتدا بايد متوجه باشيم هر ابزارى فرهنگ خاص خود را به همراه مى آورد و اين توجه و آگاهى، اولين شرط براى به حدّاقل رساندن تأثير فرهنگى تكنولوژى غربى است. بايد متوجه باشيم چگونه ماشين سوارى توازن طبيعى را كه بين من و والدينم برقرار بود، بر هم زد، تا در عين استفاده كردن از آن، تصميماتمان مطابق روحيه اى نباشد كه ماشين سوارى بر زندگى ما تحميل مى كند. وقتى فهميديم دورى خانه ها از همديگر چيزى نيست كه با ماشين سوارى جبران شود، بلكه روحِ پذيرش ماشين سوارى چنين زندگى را به ما تحميل كرد، با كنترل بيشترى به سوى آن مى رويم و سعى مى كنيم تبعات آن را به حدّاقل برسانيم. وقتى ماشين سوارى وارد زندگى بنده شد، بيش از آن كه به كمك آن، بيشتر به والدينم سر بزنم، درگير مسائل جديدى مى شوم كه زندگى همراه با ماشين سوارى برايم پيش آورد. بايد بشر متوجه شود در شرايطى قرار گرفته كه تحت فشار ظلمِ تكنولوژى است، و نمى توان از