صفحه ٣٦

ريشه هاى فكرى تكذيب نبوت 
با توجه به نكات فوق اگر احساس كرديم كه تمدن امروزِ دنيا كوردل است، طبق وعده ى قرآن خواهيم دانست كه اين تمدن سر به سلامت نخواهد برد. از اين رو براى نجات خود و جامعه ى خود تا آن جايى كه توان داريم بايد از سيره و سنت اين تمدن فاصله بگيريم و به تمدن انبياء نزديك شويم. با دقت در فرهنگ غربى متوجه مى شويم تكذيب نبوت يكى از خصوصيات اين تمدن است. پيروان اين تمدن، انبياء و مَشْى آن ها را تكذيب مى كنند. قرآن مى فرمايد: «وَ انْ يكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَومُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ ثَمْودُ ...» «1»
 اى پيامبر؛ تكذيبى كه از طرف قوم تو صورت مى گيرد چيز نوظهورى نيست، زيرا قبل از قوم تو، قوم حضرت نوح (ع) و قوم عاد- كه قوم حضرت هود (ع) باشد- و قوم ثمود- كه قوم حضرت صالح (ع) باشد- نيز پيامبرانشان را تكذيب مى كردند.
انسان ها در طول تاريخ- چه مؤمن و چه كافر- در مورد وجود خدا مشكل نداشتند ولى كافران معتقد بودند كه خداوند براى انسان برنامه اى نمى فرستد. مى گفتند: قبول نمى كنيم كه خداوند براى ما پيامبر فرستاده باشد. اين ها نبوت را كه عامل حقيقى زندگى و سعادت انسان است، تكذيب مى كردند. قرآن در آيه مورد بحث مى فرمايد: تمدن و ملتى كه كوردل است، نبوت را به عنوان اسرارى كه به قلب نبى نازل و بر زبان او جارى مى گردد و رمز صحيح زندگى كردن است، تكذيب مى كند.