صفحه ٢٨٢

روح غربى و غفلت از لطائف عالم 
روح غربى معتقد است بسيارى از مسائل براى قدما مجهول بوده، با اين تصور كه فكر مى كنند جز غربيان عهد يونان و روم باستان در روى زمين بشرى وجود نداشته و فكر مى كنند مسائلى براى قدما مجهول و اسرارآميز بوده است، در حالى كه هيچ جا نديده ايم كه قدما چنين چيزى گفته باشند.
آيا نبايد اين طور تصور كرد كه چون فرهنگ حسى غربى از درك آن امور عاجز است به آن امور عنوان «اسرارآميز» مى دهد چون با راسيوناليسم و عقل حسى تمدن غربى قابل فهم نيستند؟
به گفته ى رنه گنون: «در زمان گذشته افراد چيزى را مى ديدند كه امروز نمى بينند، زيرا در محيط زمين و يا در قواى بشر يا بهتر بگويم در هر دو، تغييرات مهمى رخ داده و اين تغييرات در ادوار نزديك تر به ما نيز سريع تر بوده است ...» «1» آيا مى توان نقش و تأثير اماكن مقدس را به صرف آن كه عقل حسى از درك آن ها ناتوان است، ناديده گرفت. «2» «رنه گنون» معتقد است «چون ارتباط ميان قلمرو مادى با قلمرو «لطائف» به حدّاقل خود تقليل يافته نمى توان با لطايف مرتبط شد، در حالى كه براى درك امور مذكور بايد قواى مربوط به آن بيش از پيش رشد يابد، در صورتى كه در شرايط موجود درست كار برعكس شده، و اين قوا به جاى رشد يافتن، عموماً رو به ضعف گذاشته ... و بدين ترتيب درك چنين امورى دو