صفحه ١٩٧

فرهنگ غربى، اوج خودخواهى پنهان 
فرهنگ غربى طورى نظام ارزشى خود را اصل قرار داده كه اگر ملّتى خواست در مقابل تهاجم فرهنگ غربى ايستادگى كند متهم به كهنه پرستى مى شود و به اين طريق رقيب خود را از صحنه خارج مى كند. ولى اگر غربى ها با ملّتى مقابله كردند نشانه ى ميهن پرستى به حساب مى آيد و از اين طريق به راحتى نهادهاى فكرى، فرهنگى ملت ها را فتح كردند و هركس هم تسليم روح غربى نشد با مُهر كهنه پرستى و تعصب به انزوايش كشاندند و اكثر ملت ها متوجه نشدند چه بر سرشان آمد. اين است كه مى بينيد فرهنگ غربى هر فرد و ملتى را از زيستن و انديشيدن به غير از شيوه ى غربى باز مى دارد. طورى خود را به ساير ملل تحميل كردند كه هيچ كس حق ندارد در مقابل تهاجم فرهنگ غرب از سنن معنوى خود دفاع كند، وگرنه كهنه پرست خواهد بود.
علامه طباطبايى «رحمة الله عليه» در اين رابطه در ذيل آيه 200 سوره آل عمران مى فرمايند:
غرب؛ اين قدر براى خود ارزش قائل است كه غير خود را دوست به حساب نمى آورد، و به راحتى بين خودشان القاء محبت مى كنند و غيرخود را به راحتى مى كشند.
همان طور كه شما نمونه ى آن را در دنيا ديده ايد. اينها هيچ ارزشى براى انسان هاى غير غربى قائل نيستند. علامه «رحمة الله عليه» مى فرمايند:
 «خودشان تبليغ مى كنند كه ما محبت را القاء مى كنيم ولى ببينيد با غير خود چه مى كنند».