صفحه ١٩٨

آيا به شما راست مى گويند؟ اين همه دروغ به ملت ها نگفته اند؟ آمدند شهرهاى ساير ملل را آباد كنند يا غارت؟ روحيه ى غربى با غفلت از معنويت و رشد خودخواهى و حيله گرى در طول تاريخى كه از رنسانس شروع شد، به ساير ملل دروغ ها گفته و بقيه ى انسان ها را موجوداتى مى بيند كه بايد به خدمت آن ها در آيند، بدون آن كه براى آنان ارزشى براى زندگى كردن قائل باشند. صورت مشخص آن روحيه را در برخورد با مردم آفريقا مى يابيد كه چگونه آن ها را از مزارع خود دزديده و به آمريكا مى بردند تا به عنوان برده در مزارع آن ها كار كنند.
عقل غربى؛ عقل منفعت بين است نه عقل انصاف، چون نگاه آن به عالم نگاهى سراسر مادى است. همان طور كه بسيار متفاوت است كه شخصى براى رضاى خدا، راست بگويد. با كسى كه براى شهرتِ بيشتر يا غارت زيادتر راست بگويد، ادب غربى با ادب ملّت هاى معنوى نيز متفاوت است. دروغ تمدن غربى به ساير ملل- حتى به ملت خود- در پوششى از اخلاق پنهان است تا بهتر بتواند چپاول كند، روح فرهنگ غربى پنهان كارى است، به اسم دفاع از حقوق بشر، بشر غربى را مدّ نظر دارد و همين پنهان كارى است كه جهان غير غربى را نسبت به روح غربى غافل كرده است. اگر عموم مردم ذات دنياى متجدد را مى شناختند و معلوم مى شد تمدنى كه راه آسمان را به روى خود بسته است تماماً در حيله گرى و منفعت طلبى فرو مى رود، خيلى زود هيبت جهان غرب فرو مى ريخت و بحران موجودِ آن به انتهاى خود مى رسيد، فعلًا با تبليغات گمراه كننده به حيات خود ادامه مى دهد. كافى است پرده از روى چهره ى ظاهرى تمدن