صفحه ١٧٠

داريم ولى در اين رقابت جز رفع سلطه ى بيگانگان قصد ديگرى نداريم، تا آرام آرام انوار تمدن اسلامى از افق ظاهر شود و تكنولوژى مناسب آن تمدن به ظهور آيد. آرى در مقابل بيگانگانى كه تنها تكيه گاهشان اعمال زور و رشد نيروى حيوانى و قدرت مادى است كه صنعت در اختيارشان نهاده است، بايد قدرتمند شد تا بتوان در مقابل قدرت آن ها ايستاد.
براى نجات از ظلمات دوران بايد چند كار انجام داد؛ اولًا: از فرهنگ خودى مواظبت نمود تا لگدكوب اقتصاد و توسعه ى غربى نشود. ثانياً: در اقتصاد و صنعت چنان موفقيتى به دست آورد كه بتوان با آن ها رقابت كرد تا بمانيم، نه اين كه مقهور شويم و از دست برويم. ثالثاً: در عين توجه به دو امر اخير، بايد افق انديشه ى انديشمندان جامعه به تمدنى باشد ماوراء تمدن غربى، تمدنى كه تكوين و تشريع در آن هماهنگى دارند و بشر در بستر طبيعت- به عنوان آيت الهى- زمينه ى صعود روحانى خود را فراهم مى كند و به جاى سركوب قواى طبيعت، از طريق تعامل با طبيعت از قواى آن در شكل دادن به زندگى نهايت استفاده را مى نمايد.
نتايج نهايى اختراعات غربى 
 «رنه گنون» مى گويد: «در باب اختراعات جديد اين كافى نيست كه به آثار امروزى آن ها توجه كنيم، بلكه بايد به نتايج دورتر آن ها نيز توجه كرد، تا بفهميم بيشتر خدمات ادعايى كه بهتر است ترقى ماديش بناميم، موهوم و خيالى است تا واقعى. و نيز بفهميم آيا به دست آوردن اين تمدنِ خيالى ارزش بذل اين همه عمر را داشته و دارد؟» «1» خطر اينجاست كه به