صفحه ١٠٦

تفاوت پيشه ورى گذشته با حال 
نه تنها جهت عالمان گذشته با عالمان تجربى در تمدن غربى متفاوت است، حتى پيشه ور گذشته با پيشه ور امروز ماهيتاً متفاوت اند. پيشه ور گذشته چون پيشه و كسب و كار خود را با عقيده توحيدى اش عجين مى نمود نه تنها كار و تلاش اقتصادى او، او را از نظر به خداوند غافل نمى كرد، بلكه كسب و كارش وسيله ى قرب به پروردگارش نيز بود، و همين باعث مى شد در حين كار و فعاليت حكمت او نيز افزوده شود. ولى در نگاه تمدن غربى، كار و كسب وسيله ى اتصال به پول است و لذا هر چه در آن نوع زندگى پيشرفت بيشتر نصيب انسان شود حرص او افزوده مى شود و در نتيجه سطحى تر و نادان تر مى گردد. پيشه ورى كه كار را به عنوان وظيفه اى از وظايف حيات زمينى مى نگرد نه تنها كسب خود را از ديندارى خود جدا نمى پندارند، بلكه مواظب است كه همه ى زندگى خود را در كسبِ معاش خلاصه نكند. در چنين فضايى است كه شخصيت انسان، جهتى حكيمانه مى يابد، شخصيتى كه فعاليت هاى اقتصادى او حوصله ى تفكر در امور معنوى را از او نمى گيرد.
وقتى با تكيه بر اصول معنوى، عالم محسوس بررسى شود، هر علمى مفهومى عالى و تفسيرى عرفانى به خود مى گيرد، اين نحوه بررسى موجب مى شود كه آن بررسى هاى علمى، خصلت قدسى و آسمانى پيدا كنند. در چنين نگاهى علوم حقيقى از علوم اعتبارى و علم ابدان از علم اديان باز شناخته مى شود و ديگر صحنه ى علم و دانايى، صحنه ى جَوَلان علوم تجربى صرف نخواهد شد. در آن حال پزشك ما به جاى اين كه حدّ نگاهش فقط نظام فيزيولوژيك بدن باشد، چون به معانى عاليه نيز نظر