صفحه ١٧

 باسمه تعالى 

مقدمه ى مؤلف 
1- در شرايطى كه بشرِ امروز همچون انسانى مست به در و ديوار مى خورد و مشكل را در و ديوار مى پندارد و با آن گلاويز مى شود و هرگز مستى خود را نمى يابد و در نتيجه ريشه مشكلات و آشفتگى ها را نمى شناسد و متوجه نيست ريشه مشكل در خود او است، بيش از هركارى لازم است با نگاهى حكيمانه مشكلات وضع موجود ارزيابى شود تا بشر به جاى رفع مشكل، مشكل را عميق تر ننمايد.
اميد به رؤيايى كه فرهنگ غربى در قرن هجدهم به دنبال آن بود، چشم بستن به حال و آينده ى تاريخ جهان است. رؤيايى كه پايان يافته و بر سر علم و آزادى مورد نظر غرب آن آمده كه امروز شما نه تنها در غرب كه در كل جهان با آن روبه روئيد.
2- عالم معنا؛ عالمى است واقعى كه كثرت و بُعد و گذشته و آينده و جهل و غفلت در آن راه ندارد. عالمى است كه حقايق همه و يك جا در