صفحه ٣٢٧

آنچه فعلًا در علوم جديد مى بينيد بر پايه يك ماترياليسم يا لااقل نفى حكمت دينى بنا شده و به همين جهت مى توان گفت ظهور اين چنين علوم در عالم اسلام به هيچ وجه امكان پيدا نمى كرد. و با اين تحليل بايد گفت: عجز در ساختن تكنولوژى جديد، عين كمال است.
وقتى معناى انسان گم شد، انسان به جاى زندگى درآغوش طبيعت براى تقرب به خدا، كارش تغيير طبيعت براى اثبات هويت خود مى شود. در چنين بينشى جهت علم، اعم از شيمى و فيزيك و غيره، رفتن به جنگ طبيعت است و اين كه انسان تمام عمر مشغول چنين جنگى باشد و نام آن را زندگى بنهد و از حيات خود كه قرب الى الله است باز ماند. به هر صورت با اين مختصر توضيح مى توان گفت با بينش توحيدى علم شيمى، مسلم اين علمى نيست كه فعلًا هست «1».

علمِ جهت دار
سؤال: چگونه مى توان در تمدن دينى به تحقيقات علمى و علم آموزى پرداخت؟
جواب: يك نظام دينى كه در آن انسان ها از مقابله با طبيعت، فارغ و آزادند و مشغوليت هاى بيهوده ندارند، علم آموزى از يك طرف با موضوعات واقعى و قدسى رشد خواهد كرد و انسان متوجه سنن الهى و نقش آن ها در عالم طبيعت خواهد شد، و از طرفى ديگر تحقيقات علمى با اهدافى فطرى و غير وَهمى دنبال مى شود، تا انسان ها به راحتى بتوانند به نيازهاى حقيقى خود دست يابند. علمى كه حاصل آن فرهنگ حاكم بر