صفحه ٣٢٨

تلويزيون و امثال آن است، بيش از آن كه براى ما مفيد باشد، فرهنگ وقت كشى را به همراه مى آورد. و به جاى آن كه ابعادى از زندگى معنوى را به ما هديه كند، مزاحم زندگى مى شود، چون همچنان كه قبلًا عرض شد اين تكنيك در فرهنگ خاصى ظهور پيدا كرده است و با همان فرهنگ هم اداره مى شود.
تاريخ گواه است كه مسلمانان در ساختن مايحتاج خود نه تنها جدّى كه به شدت خيرخواه همديگر بوده اند. ريشه ى بسيارى از علوم به مسلمانان مى رسد ولى هرگز از آن ها در جهت تسخير بقيه ملّت ها استفاده نكردند. مشهور است كه حتى مسيحيان در جنگ هاى صليبى و پس ازآن، وقتى سپر مى ساختند براى اينكه به فروش برسد به اسم مسلمانان مُهر «الله» را روى آن مى زدند. زيرا مسلمانان در ساختن ابزار جنگى هم اعتبار قابل قبولى داشتند، چون آنچه دست و دل آن ها را جلو مى برد ايمان بود و نه سود و منفعت صِرف. از روزى كه حكمت و بصيرتِ دينى در جامعه ى اسلامى ضعيف شد و در علوم خود نسبت به معنويت بى تفاوت شديم، همه چيزِ ما رفت، به جاى هم سخنى با آسمان و انس با زمين، خواستيم به كمك علم غربى سلطان جهان شويم در نتيجه از خود وامانديم. بايد همه ى همت ما بازگشت به بصيرت و حكمت توحيدى از طريق دين اسلام باشد، در آن شرايط مسلّم در حدّ مورد نياز و متعادلِ آن، به علوم و فنون مورد نياز دست خواهيم يافت.
سؤال: آيا با توجه به بحران تمدن غربى، اين طور كه شما مى گوييد، اين بحران به ملت ها و كشورهاى شرقى تحت تأثير غرب هم سرايت