صفحه ٣٢٦

ولى ذكر «لااله الاالله» گفتن را كار نمى دانيم. عمر ما يك هديه الهى است كه بايد در آن به تزكيه و تطهير قلب بپردازيم. وقتى موضوعِ تزكيه مورد غفلت قرار گرفت، وقت زيادى از عمر ما صرف تغيير طبيعت مى شود و بشر عملًا در آن بستر از هويت اصلى خود خارج مى گردد.
منظور آن هايى كه مى فرمايند: «علم جديد سكولار است» «1» آن است كه علم جديد جنبه هاى معنوى جارى در هستى را نمى بيند، چون علم اندازه گيرى است و چيزى كه در اندازه نگنجد متعلق آن علم قرار نمى گيرد. درست است كه مى گويند علم كارى به دين و بى دينى ندارد، ولى عنايت داشته باشيد، وقتى نسبت به دين بيگانه است عملًا نفى دين كرده، و نسبت به دين جنبه ى انكار به خود گرفته است. در اين نگاه نتيجه ى كار با نگاهى كه جنبه ى قدسى براى انسان و طبيعت قائل است، يكى نيست.
مقصد علم در نگاه غربى- اعم از شيمى يا فيزيك و غيره- سلطه بر طبيعت و تصرف در آن است، برعكس فرهنگ دينى كه علم در آن براى ادراك و كشف حقيقت و ارتباط با آن است. وقتى هدف، تسلط بر عالم و تصرف در آن شد، هرگونه رابطه اى ميان شناسايى جهان و اخلاق انكار مى شود، در حالى كه اگر بينش توحيدى مبنا قرار مى گرفت ديگر اين نوع علوم با اين هويت نمى توانستند ادامه يابند، زيرا شرايط ظهور اين علوم، شرايطى بوده كه تعادل لازم در حيات بشرى از بين رفته است.
رشد سريع علم جديد در تمدن غرب با رويكرد به عالم محسوس، از آن زمان امكان يافت كه علم الهى مورد حمله قرار گرفت، به طورى كه