صفحه ١١٤

وَاُؤلئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.»(1)
حق خويشاوند و نيازمند و در راه مانده را به ايشان بده اين براى كسانى كه رضاى خدا را مى‌جويند بهتر است و آنان همان رستگاران هستند.
   دادن زكوة در صورتى ارزش دارد كه براى خدا باشد و راه فلاح انسان منحصر در اين است كه در انفاق انگيزه‌اش خدا و به اصطلاح نيتش وجه‌الله باشد. و در آيه بعد مى‌فرمايد:
«... وَما اتَيْتُمْ مِنْ زَكاة تُريدُونَ وَجْهَ اللّهِ فَاُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ.»(2)
و آنچه كه زكات داده‌ايد (به انگيزه اينكه) رضاى خدا را فراهم آوريد آنان (كه چنين كرده‌اند) افزون يافتگانند.
و مى‌فرمايد:
«وَيُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَيَتيماً وَاَسيراً اِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللّهِ لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَلا شُكُوراً.»(3)
و غذا را با آنكه دوست دارند (و به آن نيازمند هستند) به مستمند و يتيم و اسير دهند (با اين نيت) كه شما را فقط براى خرسند شدن خداوند اطعام مى‌كنيم و از شما انتظار هيچ گونه پاداش و سپاسى نداريم.
   ارزش اين اطعام از آن جهت است كه «لوجه الله» انجام مى‌گيرد نه براى گرفتن پاداش از خود طعام شدگان و اگر هم پاداش مى‌خواهند از خدا مى‌خواهند. و در آيات ديگرى مى‌فرمايد:
وَسَيُجَنَّبُهَا الاَْتقى الَّذى يُؤتى مالَهُ يَتَزَكّى وَما لاَِحَد عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَة تُجْزى اِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الاَْعْلى وَلَسَوْفَ يَرْضى.»(4)
كسى كه مالش را به عنوان زكاة انفاق مى‌كند و براى هيچ كس پيش او نعمتى نيست تا اين مال را در عوض آن انفاق كرده باشد (پس انگيزه‌اى) جز كسب رضاى پروردگارش (كه از همه چيز) بالاتر است (ندارد) و در آينده نزديك راضى مى‌شود.
   يك وقت كسى براى شما هديه‌اى فرستاده است و شما نيز در مقابل، هديه‌اى براى او