رستگارى انسان است مطرح مىسازد و مىگويد: «قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤمِنُونَ اَلَّذَيْنَ هُمْ فى صَلاتِهِمْ خاشِعُون(1)» حقّا كه مؤمنان رستگار شدند آنكسانيكه آنان در نمازشان خاشعند.
در يك مورد مفصّلتر به علائم و نشانهها و نقطه مقابل صفت خشوع پرداخته و مىگويد:
«اَفَمَنْ شَرَحَ اللّهُ صَدْرَهُ لِلاِْسْلامِ فَهُوَ عَلى نُور مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِّنْ ذِكْرِ اللّهِ اُولئِكَ فى ضَلال مُّبين * اَللّهُ نَزَّلَ اَحْسَنَ الْحَديثِ كِتابَاً مُّتَشابِهاً مَّثانِىَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ اِلى ذِكْرِاللّهِ ذالِكَ هُدَى اللّهِ يَهدى بِهِ مَنْ يَّشاء»(2)
آيا پس آنكس كه خداوند سينهاش را باز (و فكرش را روشن) كرده است براى پذيرش اسلام پس او در (پرتو) نورى از پرودگارش (قرار گرفته) است (با شخص كافر تنگ دل كه از پذيرش حق دورى مىكند يكسانست؟!!) پس واى بر آنان كه دلهاشان در برابر ياد و نام خدا قاسى و سخت است (و تحت تأثير قرار نمىگيرد) آنان در گمراهى آشكارند خداوند بهترين حديث، كتابى همگون و جفت جفت فرود آورد از آن لرزه بر اندام آنانكه از پروردگارشان خشيت دارند افتد سپس پوستها و دلهاشان در برابر ياد خدا نرم شود اين است هدايت خدا كه بدان هر كه را خواهد هدايت بخشد.
خداوند به كسانى سينه باز و دلهاى آماده پذيرش اسلام داده است و در پرتو نورى از سوى پروردگار خود قرار دارند، موى بر بدنشان از شنيدن آيات خدا راست شود، دلها و اندامشان در برابر ياد خدا نرم شود اينها همگى آثار و مشخصات و خصلتهائى است كه از خشوع دل حكايت دارند و در مقابل نيز از «القاسية قلوبهم من ذكر الله» سخن بميان آورده است كه در واقع، هيچيك از اين خصلتها را ندارند وبه هيچ وجه تحت تأثير حق قرار نمىگيرند و اين نشانه گمراهى آشكار ايشان است.
آرى اين يك حالت خاص و يك كيفيّت ويژهاى است در سيستم عصبى انسان كه وقتى دفعتاً، در برابر موجودى عظيم قرار مىگيرد در يك لحظه موى بر بدنش راست گردد، سپس
اخلاق در قرآن
آثار روانى و رفتارى معرفت به افعال الهى