صفحه ٧٥

لِيذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلْوا لَعَلّهُمْ يرجعْونَ»؛ «1»
 به سبب آنچه دست هاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده است تا سزاى بعضى از آنچه را كه كرده اند به آنان بچشاند، باشد كه بازگردند.
منظور آيه اين است كه؛ نظام الهى نظامى بدون فساد و بدون دردسر است و آنچه فساد در اين زمين هست به خاطر خود مردم است. مردم چون دنياگرا شدند و از خدا فاصله گرفته و به فهم خود اطمينان كردند مشكلات و فساد بسيارى به بار آوردند، در چنين بسترى اگر برنامه 5 ساله و 10 ساله و 100 ساله هم بريزند مشكل حل نمى شود. اين آيه مى فرمايد تا وقتى كه خداوند در صحنه زندگى انسان ها و در مناسبات آموزشى و تربيتى و اقتصادى نقش ندارد و انسان ها انديشه و تمايلات خود را براى اداره ى امورِ خود كافى مى دانند، فساد ظاهر مى شود و انواع بحران ها، اعم از تربيتى و اقتصادى، زندگى آن ها را فرا مى گيرد. مى فرمايد: مقدارى از مشكلات و بحران هايى را كه حاصل آن زندگى است به جانشان مى اندازيم بلكه متنبه شوند و از مسير بى دينى برگردند.
 «لِيذيقَهُم بَعْضَ الَّذي عَمِلْوا»؛ مقدارى از نتيجه اعمالشان را به آن ها مى چشانيم، «لَعَلَّهُم يرْجِعون» شايد كه تغيير مسير دهند. اما اگر تمام وجود خود را در زندگى مادى متوقف كرده باشند، ريشه و علت بحران ها را به چيز ديگرى ارجاع مى دهند و با تكيه بر همان علم مادى خود مى خواهند مشكل را حل كنند، آن وقت نه تنها مشكل حل نمى شود بلكه بحرانى بر بحران هايشان اضافه مى گردد. عصبانى شدن از مشكلاتى كه به دست خود ايجاد كرده ايم