صفحه ٣٥٤

هيچ كس كارى برنمى آيد، به راحتى با توكلِ كامل به خدا، امورش طى مى شود و اراده ى حق در قلبش تجلى مى كند و لذا اراده ى آن بنده كافى است براى تحقق هر آنچه مى طلبد. در روايت داريم كه: «الْعُبُودِيةُ جُوهَرَةٌ كُنْهُهَا الرُّبوبّيةُ»؛ «1» بندگى گوهرى است كه باطن و كنه آن ربوبيت است، يعنى بنده در سير نهايى اش با قدرت پروردگار عمل مى كند. اين مطلب كه حل شد ديگر ابزارهاى بيرونى اين اندازه در زندگى ما جا باز نمى كنند كه همه كاره باشند. آرى از آن ها در حدّ معقول استفاده مى كنيم ولى نگاهمان به بالاتر از ابزارها است، و از طرفى سعى مى كنيم امور خود را از طريق طبيعى كه خداوند در اختيار ما گذارده طى كنيم. ابزارهاى امروزى ما را از طبيعت و استفاده ى صحيح و راحت از امكانات طبيعى دور مى كند.
انسان بايد براى خود غذا تهيه كند، چون بدن دارد، مثل فرشتگان نيست كه بدن مادى ندارند و غذايشان را بدون ابزار به دست مى آورند و ذكر خدا غذايشان است. انسان چون از بهشت هبوط كرده است اسير ابزارهاست. خداوند در بهشت به انسان فرمود «تو و همسرت در بهشت جاى گيريد و از آن هر چه مى خواهيد استفاده كنيد و به اين شجره نزديك نشويد» «2» در آن حالتِ بقاى با خدا همه ى شرايطِ باقى ماندن در محضر خدا برايشان فراهم بود، كافى بود به ماوراء آن حالت- كه چيزى جز وَهم نبود- نظر نمى كردند، ولى جاودانگى در حالتِ انس با خدا برايشان كم جلوه كرد، به فكر يك نوع جاودانى ديگر افتادند و شيطان در اين امر