صفحه ٣٤٦

دور از واقعيت است. قبلًا عرض شد وقتى ماشين آمد، سريع تر به خانه رسيدن را به عنوان يك نوع زندگى جديد با خود آورد، و در دل اين زندگى بقيه ابعاد زندگى تكنيكى جاى خود را باز كرد.
ابزارها بر اساس اهداف و تمايلاتى ساخته مى شوند، حال اگر آن ابزارها را به ما بدهند آن تمايلات و اهداف را تصور مى كنيم و در راستاى برآورده شدن آن ها از آن ابزارها استفاده مى كنيم، در حالى كه قبل از روبرو شدن با آن ابزارها، آن اهداف و تمايلات را تصور نمى كرديم تا بخواهيم برآورده كنيم. وقتى تكنولوژى وارد جامعه اى شد، نگاه آن جامعه را به اهدافى كه اين تكنيك مى تواند برآورده سازد، مى اندازد و آنچنان ذهن را مشغول مى كند كه ديگر به راحتى نمى توان از آن عبور كرد، و لذا آرام آرام جاى آن تكنيك براى برآورده كردن آن تمايلات باز مى شود. مثل وقتى كه در شرايط فرهنگ بومى خود، غذاهاى ساده مصرف مى كنيم و بالاتر از آن را تصور نمى كنيم ولى اگر با غذائى كه هوس را تحريك مى كند روبه رو شديم، ذهنمان مشغول آن غذا مى شود و آرام آرام جاى خود را باز مى كند و ما را تشويق به تهيه آن مى نمايد. درست است كه در ابتدا شما آن غذا را نمى خواستيد و به دنبالش هم نبوديد اما اگر با آگاهى كامل جايگاه فرهنگ قبلى را نشناخته باشيد، با روبه روشدن با فرهنگ جديد كه قدرت جواب گويى به هوس را در ذات خود دارد، از فرهنگ قبلى دست برمى داريد و به دنبال آرزوهايى راه مى افتيد كه با روبه روشدن با فرهنگ جديد سر برآورده است.
فرهنگ غربى اهدافى را در مقابل انسان قرار مى دهد كه كاملًا محسوس است، برعكسِ فرهنگ هاى الهى كه اهداف متعالى را پيش