صفحه ٤٤

چون زندگى را در راستاى ديندارى معنى مى كردند و نه در راستاى درآمد بيشتر.
در رابطه با ارزش دادن به وظيفه يا درآمد؛ موضوع «روزمعلم» را در نظر بگيريد. از زمانى كه معلمى به عنوان وسيله ى درآمد بيشتر مطرح شد و قداست آن زير سؤال رفت، روز معلم به وجود آمد تا به معلمان متذكر شوند از جنبه ى معنوى آن شغل شريف غافل نشوند. و نيز از زمانى كه با ارزش نهادن به درآمد بيشتر، شخصيت «زن» زير سؤال رفت، «روز زن» به وجود آمد تا متذكر وظيفه ى مقدس مادرى آن ها شوند. و باز وقتى كه معناى پرستارى به عنوان يك وظيفه ى معنوى زير سؤال رفت، روزى را به عنوان «روز پرستار» تعيين كردند تا به پرستاران متذكر شوند از منظر وظيفه ى الهى به كار خود بنگرند. قراردادن اين روزها حاكى از اين است كه در شرايط جديد اين نوع فعاليت ها كه در زمانى معناى مقدسى داشته، آن معنا را از دست داده است. زمانى معلم بودن مساوى با نوعى حيات معنوى بود كه در كنار آن درآمد مختصرى هم وجود داشت. ولى در فرهنگى كه راه ارتباط با عالم قدس و معنا بسته شد و انسان ها همه ى واقعيات را در عالم ماده مى جويند، شغل معلمى تبديل به يك شغل صرفاً اقتصادى مى شود. در اين حالت براى معلم اين سؤال مطرح مى شود كه اگر معلمى يك حيات اقتصادى است چرا به سراغ يك شغل بهتر نروم كه آسان تر و پردرآمدتر باشد؟ آن گاه روز معلم مطرح مى شود تا انگيزه ى ادامه ى كار در معلمان حفظ شود. از وقتى معلم بودن زير سؤال رفت كه شغل و پيشه به معنى پول درآوردن، معنى شد.