صفحه ٢٩٨

به اين همه ابزار نداشتند، نه اين كه نمى توانستند آن ها را بسازند. هميشه در طول تاريخ هر جامعه ابزارى را كه نياز داشته ساخته است، ولى طورى زندگى را براى خود معنى نكرده بودند كه مثل بشر امروز تمام زندگى شان گرفتار انواع و اقسام ابزارها شود، به طورى كه براى باز كردن در خانه هم بايد تكنولوژى به كمك او آيد.
اميدوارم پس از طرح اين مباحث توانسته باشم اين مسئله را روشن كنم كه هميشه اين انسان ها هستند كه تصميم مى گيرند به گونه اى كه مايل اند زندگى كنند و هر زندگى نيازهاى خاص خود را مى آفريند، و عموماً كار صنعت گران و اهل فن در هر جامعه اى جواب دادن به آن نيازها است. عالِم علوم تجربى ابتدا چراغ برق را نساخت كه بينديشد با آن چه كند، او نياز توده ها را براى بيدار ماندن در شهرهاى مدرن تا نيمه شب را، فهم كرد و چراغ برق را ساخت. و ساير وسايل و تكنولوژى ها نيز بر همين اساس پديد آمد. عمده ى توجه به اين نكته است كه رابطه ى بين تعريف انسان مادى و حسّى از زندگى، و افتادن در نيازهاى گوناگون نبايد فراموش شود. در همين رابطه تأكيد مى كنم اگر توجه به تمدن اسلامى در جامعه ى ما شكل گرفت و انسان ها توانستند خود را در فضاى تمدن اسلامى تعريف كنند، نيازهاى خاص آن زندگى را نيز در بستر آن تمدن پديد مى آورند، و در عين حال به افقى ماوراء ابزارهاى مادى نظر دارند.
بايد دقّت كرد كه جاى ابزارها در شخصيت انسان كجاست. براى روشن شدن اين موضوع لازم است دو نكته مورد توجه قرار گيرد. يكى اين كه انسان در چه مرحله اى از انسانيت قرار دارد، ديگر اين كه آيا نقش ابزارها براى همه انسان ها يكسان است. امروزه جنبه ى منفى تكنولوژى