صفحه ٢٩١

بسم الله الرحمن الرحيم 

سؤال: از آن جايى كه هنوز آن طور كه بايد و شايد مجامع علمى و آموزشى ما به نقد غرب و مدرنيته نپرداخته اند، هر وقت بحث نقد مدرنيته به ميان مى آيد سؤالات زيادى در ذهن مخاطبان ايجاد مى شود و لذا اجازه دهيد كه آن سؤالات با زاويه هاى مختلف طرح شود تا إن شاءالله نكات مبهم بحث مرتفع گردد، هرچند ممكن است بعضى از آن ها تكرارى باشد ولى طرح مجدد آن ها به جهت روشن ترشدن بحث است. حال اولين سؤال اين است كه حد استفاده از ابزارها به عنوان يك فرد و به عنوان يك جامعه يا يك تمدن چقدر بايد باشد؟
جواب: قبل از آن كه به سؤال جنابعالى بپردازم در تأييد فرمايش شما عرض مى كنم كه آرى، براى عبور از يك تمدن و ورود به تمدنى ديگر، انبوه سؤالات به ميان مى آيد و سؤالاتى كه نشان مى دهد، به جهت غلبه ى تمدن غربى، موضوع مورد بحث در هاله اى از ابهام است، ظاهر مى شود و بنده نيز معتقدم تا اين سؤالات به خوبى تبيين نشود عزم گذار از فرهنگ مدرنيته پديد نمى آيد. اما در رابطه با سؤال جنابعالى لازم است به اين دو مقدمه دقت كنيد. اولًا: انسان بايد متخلق به اخلاق الهى شود. ثانياً: خداوند بدون ابزار، ايجاد و خلق مى كند. با توجه به اين امر مى دانيم كه در نهايت انسان به جايى مى رسد كه در قيامت به هر چيزى فكر كند، آن چيز واقع