مسلمانانى كه شيفته ى غرب اند سعى شان آن است كه در تأييد فرهنگ غربى روايتى پيدا كنند تا بگويند اى غربى ها! يك نمره بيست هم به ما بدهيد! ما هم كارهاى شما را در اسلام قبول داريم! اين ها دانسته يا ندانسته فرهنگ غرب را به جاى فرهنگ اسلام نشانده اند.
اى بسا ابليس آدم روى هست پس به هر دستى نبايد داد دست
كسانى مثل تقى زاده ها و تدين ها با آن كه ابتدا عمامه سرشان بوده است ولى در مقابل مرحوم مدرس ايستادند و رضاخان را تثبيت كردند. پس مى شود با ظاهر اسلامى و با تمسك به چند روايت به جاى تبليغ اسلام، غرب را تبليغ و تثبيت كرد. عمده توجه اساسى به تفاوت رويكرد غرب در نگاه به عالم و آدم است، در سيره ى انبياء غلبه با معنويت و پاكى و صفاست، نه با مادى گرايى و عياشى و شهوت رانى.
بايد توجه داشت سيره ى كلى دين در نظر به عالم و آدم كدام است، نه اين كه به عنوان نمونه يك نكته را از دين درآوريم و از رويكرد اصلى آن غافل باشيم. پيامبر خدا (ص) بنا به دستور خداوند در قرآن، نسبت به اهل بيت خود سفارش فرمودند تا مردم با رجوع به امامان معصوم (عليهم السلام) در ديندارى خود بى راهنما نمانند و پايدارتر باشند و لذا بعد از آن كه گفت: نسبت به ذى القرباى پيامبر (ص) مودّت و محبت بورزيد «1» فرمود: آنچه نسبت به محبت و مودّت ذى القربى گفتم براى خودِ شما مفيد است. «2» حال عثمان وقتى خليفه شد بدون توجه به موضوع عصمت اهل بيت پيامبر (ص)، اموال بيت